پیشنهادهای ابوذر (٢٢٠)
کسی را ناراحت کردن، کسی را نا امید کردن
به ذهن رسیدن
با دست کشیدن چیزی را تمیز کردن
به عنوان مهمان خونه کسی برای یک شب خوابیدن
بررسی کردن، بازبینی کرد
خانم گوینده رادیو یا تلویزیون
پایه بودن
willing to do a particular activity مایل به انجام کاری بودن
گذشته را به یاد آوردن
پاک شدن لک یا کثیفی
با عصبانیت از جایی رفتن
جوگیر شدن
رفتار سازمانی
دقت کردن
راستا
بهره برداری کردن
دور از دسترس
انگیزه بخش
قرن ها
در حال استفاده
حرکت کردن ، جابجا شدن
ناکارآمد
to relax completely استراحت کردن
من به شخصه من شخصا
به وضوح
به گونه ای که جوری که
تعطیل در کار
متاسفانه بطور تاسف آوری
در کنار من
جذابیت
چشم نواز
حضور پیدا کردن حضور بهم رساندن حضور داشتن
با ارزش ارزشمند
بکر دست نخورده
منحصر به فرد
به یکبار دیدن می ارزد
باز پس فرستادن پس دادن
در کل
کمبود ایستگاهها
Whit the help of به کمک
Crave , desire آرزو داشتن
تنها و هول هولکی
اعصاب کسی را بهم ریختن
بد جور گیر کردن در کاری ( عامیانه ) مثل چی در گِل گیر کردن ( عامیانه )
تصادفی شنیدن
خورشت
تَفت دادن ( در روغن )
In a stylish manner
بد قواره بدسایز
شکل ظاهری