ترجمه‌های علی جادری (١٥٢)
چهره خشن او باعث شده تا سرد و بی احساس به نظر برسد .
اگر بخواهی کسب و کارت موفق باشد باید پشتکار داشته باشی .
پرستار باید بیمار را شاد و امیدوار نگه دارد .
آنها اتاق مطالعه را تغییر دادند , بنابراین آنها توانستند که جلسات را آنجا برگزار کنند .
آنها مجبورند رفتار خود را وقتی به مدرسه جدید می روند , تغییر دهند .
بدگمانی , پادشاهان را به ستم و شوهران را به حسادت وا می دارد .
بیا یکبار و برای همیشه این موضوع را حل کنیم .
افسر پلیس , چندین زخم گلوله برداشت .
در این دوره بی ثباتی , رهبران دیکتاتور یکی پس از دیگری بر کشور حکوت کردند .
من اهدافم را به ترتیب اهمیت از بالاترین به پایین ترین درجه اهمیت , لیست کردم .
شما باید با سرعت بیشتری کار کنی تا کار را سر موقع انجام دهی .
ااو از مشاهده سطح بالای تکنولوژی که مورد استفاده قرار می گرفت و یا تولید می شد شگفت زده شد , چرا که پیشداوری او این بود که اینها کشورهای عقب افتاده ا ...
یک مرد عاقل خودش را با جهان تطبیق می کند و یک مرد نا معقول تلاش می کند تا جهان را با خودش تطبیق دهد .
تونی ویلیامز به عنوان متصدی پارک خودرو در لوس انجلس کار می کند .
ماشین ها در محوطه یخزده پارکینگ برخورد کردند .
آنها در مورد مسأله مالیات دچار اختلاف شدند .
این بیماری سختی است و تشخیص آن معمولا ناامید کننده است .
نبرد سرنوشت ساز جنگ داخلی در این تپه بوده است .
بیشتر هنرمندان خلاق در زمان حیاتشان , مورد تقدیر قرار نمی گیرند .
او سلامتی اش را دوباره به دست آورد و او دوباره آماده کار است .
نوشیدن الکل , تا حدودی , اثر دارو را خنثی ( بی اثر ) می کند .
او اتاق را سرسری تمیز کرد و متوجه گرد و خاک جمع شده روی آباژور نشد .
شش ماهی یک نمونه زنده است که ثابت می کند ماهی می تواند برای تنفس در خشکی تکامل یابد .
اگر ما پشتکار داشته باشیم , ما حتما موفق می شویم .
ما باید پروژه ها را طوری برنامه ریزی کنیم تا با همدیگر تداخل نداشته باشند .
او نمی داند چگونه اوقات فراغتش ر ا بگذراند .
آنها , در طی آزمایشات روتین , متوجه سرطان پیشرفته شدند .
اتفاقات زیادی مابین شروع مذاکرات و امضای واقعی سند , رخ داد .
پیش نمایش در ساعت 6 و 10 دقیقه شروع می شود ولی نمایش اصلی در ساعت 6 و 24 دقیق شروع می شود .
کسی نیست که به او شکایت برد , چون در آن بخش کسی پاسخگو نیست .
قاضی به هیأت منصف دستور داد تا فیلیپس را تبرئه کند .
خانم مثل یک اشرافزاده , حرف می زند , عمل می کند و راه می رود.
افسران همچنان مایل به ارسال نیروهای خود جهت تعقیب دشمن شکست خورده نبودند .
رودخانه در طی باران های موسمی سالیانه , طغیان می کند .
گستاخی او در اولین دیدار باعث نشد تا من با او خیلی مهربانانه برخورد کنم .
یکی از اسکیت بازان سرعتی با یکی از اسکیت بازان نمایشی ( پاتیناژ ) برخورد کرد .
آنتی بیوتیک ها می توانند برخی از بیماری های مردم را درمان کنند , نه همه را .
بچه ها سازگاری با مدرسه جدید را سخت می دانند .
اختلاف سن در رابطه , مشکل بزرگی بود .
ما به مخالفتش با طرحمان اهمیتی نمی دهیم .
تماشاچیان کنجکاو به داخل دادگاه هجوم آوردند .
او به مقام دستیار مربی , تنزل درجه پیدا کرده است .
ما باید از شر موش ها در خانه خلاص شویم .