پیشنهاد‌های عليرضا كريمي وند (٧٣٦)

بازدید
٣٢١
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

عملکرد ایفا action, practice, act, operation عمل عملیات follower دنباله رو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تفریحگاه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

جان دمیدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

خندان، متبسم، خوشرو laughingخندان merry خوشحال

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پایه تفکر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

مطابق، موافقت In accordance with your comments مطابق با نظرات تو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

Demand for the happiness of otheris the greatest happiness خواستار سعادت دیگران بودن، بزرگ ترین خوشبختی ها است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

فرق العاده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

Think for life, but do not be grievedبرای زندگی فکر کنید ولی غصه نخورید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

آیینه Remember, your wife is like a mirror that shows you the parts you do not want to see به خاطر داشته باشید همسرتان به مانتد آیینه ای است که بخش ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دوچرخه سواری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

تپش دل ضربان قلب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

اقدام

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

جان جانی محرم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

فوق العاده Teacher of language teaches fantastically معلم زبان، فوق العاده تدریس می کند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

بازوها In the arms of my love در آغوش عشقم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

ستاره صبحگاهی. ایزد ملکه ابها. الهه پاکی و زیبایی عشق

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

سخاوتمندانه. خوش تیپ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پشت بام

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

بابا جون

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

حریص تند خو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

هر چی whatsoever he says هر آنچه او بگوید you say هر چی تو بگی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

وجود. هستی love with heart and spirit عشق با قلب و جان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تفریحانه با فراغت خاطر Good day with family روز خوب با خانواده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

سربلندی gratification Mother's presence, ornament and gratification حضور مادر زینت وسربلندی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

دراکولا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

خط Draw lines and borders خط و مرز کشیدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پله The little girl is sitting on the stairs, and playing with her doll دختر کوچولو روی پله ها نشسته و با عروسکش بازی می کند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

عروسک The little girl is sitting on the stairs, and playing with her doll دختر کوچولو روی پله ها نشسته و با عروسکش بازی می کند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

راهنمایی، هدایت Every bitter end is the beginning of the life of each person with the guidance of his dreams هر پایان تلخی، آغاز زندگی هر فرد با هدای ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

The love of others begins by loving oneself دوست داشتن دیگران از دوست داشتن خود آغاز می شود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

عزارداری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

وفادار بودن. پیوستن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

برگشتن یک اصلاحی که زمانی که از سفر برگشتن استفاده میشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

همبستگی. پایداری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

City and land of pride

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

دمساز. جون جونی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

ارتباط دو طرفه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

شنا کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

هیجانی Excitement هیجان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

تپش The pulse of the heart is flying with love for you تئش قلب با عشق برای شما پروزا می کند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

ملکه طبیعت. بهترین اسم دختر ی هست که پدرم برام انتخاب کرد. مرسی پدر عزیزم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

بهترین پسر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

What is near ، Your heart to my soul

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

بهبود To whom you love، See every day with new eyes به آنهایی که دوستشان دارید ، هرروز با چشمانی نو بنگرید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

گل رز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

نماد تصویر The classroom icon is still there

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

زندگی شاد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

آنتن On the roof, I gave him a brick beside the roof antenna در پشت بام، من به او یک آجر در کنار آنتن پشت بام دادم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

غیر قابل دسترسی