علیشاهی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in terms of: در خصوص

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subjectivity: اعمال سلیقه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reshoot: دوباره فیلمبرداری کردن

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impulsive: نسنجیده

٣ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

این عبارت استعاری است بنابرا ...

٣ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٤ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shut eye: چرت زدن

٤ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bitt off: استفاده از دست برای کندن چیزی، کندن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jack shit: anything at all

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jack shit: anything at all

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shipped: فرستادن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shipped you: برایت فرستادم i just shipped you so ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

discretion: i'll leave it to your discretion اخ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a bridge: آشنا شدن با. . .

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bests: با آروزی بهترین ها

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

box of birds: خبر خوشی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chinks: کلمه ای غیر مودبانه که برای نژادهای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

irritated: اعصاب خوردی راجب چیزی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tub of popcorn: یه ظرف پفیلا

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cost effectiveness: اقتصادی بودن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

standardized: استاندارد شده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

standardized: استاندارد شده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scrub: تمیز کردن/سابیدن/خراشیدن چیزی از رو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extreme: گسترده

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reshoot: دوباره فیلمبرداری کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

facepalm: I literally facepalm when i read so ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

potential: قابلیت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

capital invested: دارایی سرمایه گذاری شده

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

good friends: دوستان صمیمی

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های علیشاهی