پیشنهادهای علیشاهی (٤٩)
چرت زدن
استفاده از دست برای کندن چیزی، کندن و بریدن
anything at all
فرستادن
برایت فرستادم i just shipped you something
i'll leave it to your discretion اختیارش با خودت
آشنا شدن با. . .
با آروزی بهترین ها
خبر خوشی
کلمه ای غیر مودبانه که برای نژادهای آسیایی به کار می رود.
خیلی زیاد
اعصاب خوردی راجب چیزی
یه ظرف پفیلا
اقتصادی بودن
مقاله
استاندارد شده
تمیز کردن/سابیدن/خراشیدن چیزی از روی سطحی سخت
گسترده
دوباره فیلمبرداری کردن
I literally facepalm when i read some of those comments زمانی که بعضی از آن نظرات را خواندم واقعا خجالت زده شدم
قابلیت
بررسی کردن
دارایی سرمایه گذاری شده
در خصوص
اعمال سلیقه
تشکیک کردن
بنا داشتن
When someone needs the attention they didn't get as a kid, comments something stupid on a video ( Specially in Youtube )
Synoynm: Suspect مظنون
تکامل یافته
معاهده
یکی از کاربردهایش این است که زمانی که چیزی خوب هست اما ایراداتی هم دارد به آن ایرادات می گوییم drawback.
در حقوق اتحادیه اروپا به فرآیند انتقال قانون از دستورالعمل به قوانین داخلی اطلاق می شود.
سنخیت داشتن
دلیل ضمنی ( قرائن و امارات )
مفصلاً
دوستان صمیمی
عوارض ناخواستهٔ دارویی با side effect متفاوت است
روایتگری
مفرّح
نسنجیده
زیان بخش
موقعیت ها
اندیشه ای
مراقب
حواس پرتی ها
نهفته
در تمام ساعات شبانه روز
Combine efforts