پیشنهاد‌های امیررضا فرهید (٣٢)

بازدید
٢٥
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

هویج ها _ هویچ که در کتاب English Time از هویج برای غذا دادن به اسب استفاده میکنه.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

شکلات تخته ای ویا همون شکلاتی که بازش میکنه بعد مربع مربع از هم جدا میکنی و میخوری.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

کارگر ویا کارمند یه جایی _ یه جورایی هم میشه گفت که فروشنده و یا همون مغازه دار _ کارمند بانک

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-١٦

ریشه ی سلام_همان سلام کردن _ سلام واژه ای آریاری است که با استفاده از حروف عربی ( پارسی ) نوشته وخوانده میشود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

فنجان بزرگ_ فنجان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

این واژه در واقع نام یک شخص مشهور است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

شکلات و یا شکلات فروشی _ جایی که شکلات در آنجا می فروشند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

ترسیده _ شگفت زده شده _ وحشت یا همان وحشت زده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

معنی اصلی این واژه زمان است ولی گاهی به در بعضی از جملات معنی سپری کردن یا طی کردن را می دهد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بیشتر وقت _ اغلب اوقات و زمان ها _ میتوان گفت به طور پی در پی _ چیزی که زود زود و زیاد اتفاق می افتد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

هوای بادی_پر باد _بادی شبیه توفان کم قدرت و ضعیف

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بیرون آمدن آب دریا یا همان در فارسی طغیان دریا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

طوفانی که از دریا شروع می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

معنی این واژه ریزش خاک یاریزش زمین است. مثلا در اثر برف و باران خاک شده میشود و از جایش مثل یک رود حرکت میکند. پس معنای این واژه زمین لرزه نیست.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

زمین لرزه_لرزش ناگهانی زمین در اثر فشارات زیاد لایک فراموش نشه!!!!!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

چراگاه یا همان گله همه ی حیوانات اهلی . مثلا گله ی گاو, گله ی گوسفند, گله ی بز و . . . . . . . . . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

راهپیمایی و یا همان کوهنوردی طولانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢٢

. A structure made of wood , metal, or wire that is around a piece of land برگرفته شده از کتاب:English Time 6

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١٣

. A recipe tells you what to do and what to use to cook a kind of food

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

جشن و یا مهمانی و مراسم سنتی و یا مراسم های فرهنگی و هنری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠٨

Competition is a synonym for race.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

مکان یا جایی که در آن مسابقه برگزار میکنند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

میشه گفت که کلمه ای برای خوشحال گکردن و روحیه دادن به افراد مثال: موفق میشی و یا خوشحال باش:Cheer up

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

معنی این واژه زیبا و خوشگله که در بعضی جمله ها معنی منصفانه و عادلانه میده.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩٢

. A public event of shows and games in a town or village

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤٨

. A long thin piece of cloth in the from of a flower given as a prize

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

رویا _جذاب _باور نکردنی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

جالب _ با حال _ شگفت انگیز _ عالی _ هیجان انگیز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١٨

. One of the body parts that a bird uses for flying

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩٧

. A band of leather that is put around an animal's neck

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

دست و پا_چنگال حیوانات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

پول خرد _ سکه _ پول فلزی