نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turn from: رو برگرداندن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give up the ghost: ۱ - خراب شدن ۲ - مردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flyover: کنایه از سرعت کار کردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
i was wondering if: می خواستم بدونم اگر. .
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stew: she is in a stew او از چیزی ناراحت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
explore all the avenues: تمام راه های ممکن رو رفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
explore all the avenues: تمام راه های ممکن رو رفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you got it: به روی چشم!!
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
kid around: احمقانه رفتار کردن. بچه شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kid around: احمقانه رفتار کردن. بچه شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she is having a baby in two months later: تا دو ماه دیگه بچه اش به دنیا می ای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
drop a brick: سهوا اشتباهی کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
try not to drop a brick: سعی کن!!سوتی ندی!!
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hush money: حق السکوت
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hush money: حق السکوت
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to paper over differences: پنهان کردن اختلافات
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the sphere of: ازجنبه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
based on trust: براساس اعتماد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
knock out power: باعث قطعی برق شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tropical storm: طوفان گرمسیری، حاره ای
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tropical storm: طوفان گرمسیری، حاره ای
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
life thretening storm: طوفان سهمگین
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fortnight: دو هفته Two weeks
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fortnight: دو هفته Two weeks
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
browse: نگاه کردن به چیزهای زیادی بدون توجه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be on cloud nine: روی ابرها سیر کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be on cloud nine: روی ابرها سیر کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you made my day: خیلی خوشحالم کردی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you made my day: خیلی خوشحالم کردی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put me in the picture: من را در جریان بگذار
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put me in the picture: من را در جریان بگذار
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get moving: عجله کن!!
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get moving: عجله کن!!
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tip top: عالی، مرتب، منظم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep in tip top shape: روی فرم نگه داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
help your self: غذا میل کنید، از خودتان پذیرایی کنی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make ends meet: He can not make ends meet از پس مخا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fed up with: She is fed up with her life از زندگ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can not wait: بسیار مشتاق و بی صبر بودن I can not ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
from scratch: یاد گرفتن چیزی از اولش If I go to F ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
play off: به معنی تسویه کردن نمیشه، کاربر roz ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it sells like hot cakes: بسیار پر فروشه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mix and match: سوا کردن کالا
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
with flying colors: با موفقیت کامل
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
with flying colors: با موفقیت کامل
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cast iron alibi: دلیل کاملا محکم برای اثبات غیبت
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cast iron alibi: دلیل کاملا محکم برای اثبات غیبت
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
be on the ball: اماده به کار
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sailed through: به اسانی گذراندن و کاری را با سهولت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he is not permitted to receive any visitors: او ممنوع الملاقات است .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was wondering if: می خواستم بدونم اگر. .
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i was wondering if: می خواستم بدونم اگر. .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a word with somebody: با کسی صحبت کردن EX:I had a word wi ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a word with somebody: با کسی صحبت کردن EX:I had a word wi ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mind go blank: suddenly can not remember
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mind go blank: suddenly can not remember
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
boil down: منتج شدن. خم شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
boil down: منتج شدن. خم شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
on the spot: سریعا. در زمان و مکان مناسب
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
play the fool: رفتار احمقانه داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
play the fool: رفتار احمقانه داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put somebody though: شخصی را ازطریق تلفن به دیگری وصل کر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put somebody though: شخصی را ازطریق تلفن به دیگری وصل کر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
backup: Back up: Make a copy of computer da ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
over the hill: He is over the hill او سن و سالی از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
post master at: He is post master at طرف خدای فلان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
present minded: He is really present - minded او وا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
behind: he is so behind طرف شوته
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as bold as a brass: He is as bold as a brass رویش سنگ پ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
behind the times: افکار کهنه داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in good condition: He is in good condition او خوب ماند ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gentleman all round: He is a gentleman all round او از ه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gentleman all round: He is a gentleman all round او از ه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
what is more: اصطلاح /برای اضافه کردن اطلاعات به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
do the trick: موثربودن و به نتیجه مطلوب رساندن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go the distance: تمام کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go the distance: تمام کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be at the high: از نظر اماری در سطح بالایی بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
built up: توسعه دادن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
built up: توسعه دادن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
draw together: 1 - توافق کردن 2 - متحد کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
draw together: 1 - توافق کردن 2 - متحد کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take up: علاقه مند بودن به فعالیت های جدید و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put aside: ذخیره کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turn away: علاقه مند نبودن رو برگرداندن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
احولی: پیچیدگی در چشم
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
قلب: دل. دگرگون شده و منقلب شده. تقلبی و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خلقی کردن: مزاح کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خلقی کردن: مزاح کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بشکست: شکسته خاطرشد. خفیف و خوار شد
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
smell a rat: ?How come the front door is open ? ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
restrained: کنترل شده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
for the birds: totally uninteresting and meaningle ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
straight from the horse's mouth: from a very reliable source
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tongue in cheek: as a joke
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tropical cyclone: گردباد استوایی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tropical cyclone: گردباد استوایی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
weigh against: سنجیدن در مقابل
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
weigh against: سنجیدن در مقابل
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
master entrance exam: کنکور کارشناسی ارشد
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
master entrance exam: کنکور کارشناسی ارشد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn from: رو برگرداندن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turn from: رو برگرداندن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
unmoving water: اب راکد
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unmoving water: اب راکد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make profit: سود دهی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make profit: سود دهی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
front: 1 - جلو و پیش 2 - جبهه جنگ 3 - نم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tonic water: اب گازداری که برای رقیق کردن نوشابه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tonic water: اب گازداری که برای رقیق کردن نوشابه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look my best: خوشتیپ به نظر امدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
look my best: خوشتیپ به نظر امدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crawl along: ارام، ارام راه رفتن، حرکت لاک پشتی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
letdown: let somebody down:حال کسی رو گرفتن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
time oriented: زمان محور بودن Americans are very t ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
time oriented: زمان محور بودن Americans are very t ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
committed to memory: حفظ کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
committed to memory: حفظ کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at home with: راحت بودن با EX:he is also at home ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
at home with: راحت بودن با EX:he is also at home ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
aquaculture: شیلات
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
الطیران: هواپیمایی، هوانوردی، پرواز
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
الطیران: هواپیمایی، هوانوردی، پرواز
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
exonerated: اعاده حیثیت کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
time oriented: زمان محور همه چیز بر اساس زمان انجا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on the other words: به بیان دیگر
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
huddle over books: huddle over:چنبره زدن huddle over ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
huddle over books: huddle over:چنبره زدن huddle over ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
laid back: relax easygoing
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trauma: تجربه عذاب آور
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a sea of difference: یک دریا تفاوت!!
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hectic: شلوغ و پربرنامه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pressing problem: مشکل حاد
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pressing problem: مشکل حاد
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
back home: کشوری که شخص از آنجا آمده!!
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sense of touch: حس لامسه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
troubleshooter: مسئول رفع نقص
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
straight a's: یه ضرب و بدون ارفاق نمره الف گرفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
straight a's: یه ضرب و بدون ارفاق نمره الف گرفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fly in: نشستن پرواز هواپیما land in
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fly in: نشستن پرواز هواپیما land in
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drug infested: آلوده به موادمخدر
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nod out: چرت زدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beans: he is full of beans او پر از انرژی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pickle: I am in a pickle من در دو راهی هستم
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
beat: I am beat من خیلی خسته ام exhausted ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
just plain: به سادگی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
just plain: به سادگی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
toil up: to walk with difficulty به سختی راه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pennies from heaven: منبع مالی باد آورده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a cock and bull story: داستان مزخرف
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spain a yarn: قصه بافتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for pete's sake: A common non - offensive substitute ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spit out: basically means kinda "to say, that ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
٤ ماه پیش
نوع مدال

انتخاب عکس پروفایل

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

تکمیل درباره من

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hit me pretty hard: یک اصطلاح به معنی : روی من هم اثربد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hit me pretty hard: یک اصطلاح به معنی : روی من هم اثربد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep it down: ساکت باش! مثال:ممکنه ساکت باشید!؟ د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pit stop: توقف کوتاه ( درهنگام مسافرت برای بن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pit stop: توقف کوتاه ( درهنگام مسافرت برای بن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i will have it plain: اصطلاح:ساده میخورم Ex:Do you take c ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i will have it plain: اصطلاح:ساده میخورم Ex:Do you take c ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am up to my ears in: I'm up to my ears in sth غرق این مو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i am up to my ears in: I'm up to my ears in sth غرق این مو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
catch an eye: علاقه کسی را جلب کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
catch an eye: علاقه کسی را جلب کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
seize the moment: در لحضه خوش باش
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
seize the moment: در لحضه خوش باش
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
catch a glimpse: یک لحضه چیزی را دیدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
catch a glimpse: یک لحضه چیزی را دیدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we are doomed: بدبخت شدیم!!
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
we are doomed: بدبخت شدیم!!
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is worth a try: به امتحانش می ارزد
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it is worth a try: به امتحانش می ارزد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that man is impossible: اصلا حرف تو مخش نمیره
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that man is impossible: اصلا حرف تو مخش نمیره
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
start the ball rolling: کاری را شروع کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
start the ball rolling: کاری را شروع کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
keep up the good work: ادامه بده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep up the good work: ادامه بده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do not lose heart: روحیت را نباز!!
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do not lose heart: روحیت را نباز!!
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am a bit rusty: دانشم خاک خورده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
got through: به اتمام رساندن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
got through: به اتمام رساندن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
came up with: ایده به ذهن رسیدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
came up with: ایده به ذهن رسیدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
so far so good: تا اینجا که خوب بوده!
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
time is on your side: هنوز وقت دارید!!
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
time is on your side: هنوز وقت دارید!!
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
grab: Get quickly
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go with: ( To choose, pick ( phrase
٤ ماه پیش
١