پیشنهادهای کاربر آبادیس (٣٩٠)
از وسط = از میان، درون = از = از درون، به واسطه = از طریق = بوسیله، سرتاسر = سرتاسری = سراسر = سراسری، تمام = تمام شدن = تمام شده، داخل = درون ...
1. کاملا 2. واقعا حقیقتا 3. خیلی بسیار، زیاد 4. نسبتا تا حدودی
بررسی کردن
ریختن Ali is pouring a cup of coffee. علی داره یه فنجون قهوه میریزه.
in order to به منظور، برای
استفاده از، با استفاده از
"اگه اینطوریه" "اگر اینطوریه" "اگه اینطوره" "اگر اینطوره" اگر اینطور است اگر اینطور باشد اگر چنین است اگر چنین باشد
LOL: Laughing out loud Occasionally mistaken for “Lots Of Love, ” LOL is one of the most widely known texting abbreviations and has been around for ...
مدرک
مخفف ( جمع: مخفف ها )
جاری، کنونی، فعلی
توسط
in order to = به منظور
چه میشود اگر چه میشد اگر از کجا معلوم از کجا معلوم که اگر
در طول این مدت
نسبی
به منظور، برای
تایید کردن، تایید شدن
برجسته و پیشتاز
مقایسه کردن
اینکه آیا
به عنوان . . . شناخته میشود معروف به شناخته شده به عنوان
تاثیر، اثر تاثیر گذاشتن، اثر گذاشتن، اثر داشتن، تاثیر داشتن small changes can create big impacts تغییرات کوچک میتوانند اثرات بزرگی ایجاد کنند
اجرا، پیاده سازی
تو چطور؟
توالی، دنباله، زنجیره in sequence به ترتیب، پشت سر هم
vs. در مقایسه با
قطع کردن
وجود دارد، هست، دارد
دیگر ( دیگه )
ارث بردن "به ارث بردن"
شامل بودن
صفت: درونی، ذاتی، نهادینه
نیاز داشتن
رها کردن
یکپارچه
فقط، تنها تازه
ارزیابی کردن
اسم: شرح - توضیح مثال: Brief description توضیح مختصر
توصیه شده، پیشنهادی، پیشنهاد شده
فوق العاده
صنایع
proceed to the رفتن به، به . . . رفتن
" اجرا " توجه داشته باشید که این کلمه اسم است و نه فعل.
کنترل کردن، مدیریت کردن ( اداره کردن )
مورد
رسم، سنت، سفارشی
فهمیدن متوجه شدن سر در آوردن
در حالیکه
صفت: که . . . شان، که . . . ش ضمیر: مال چه کسی، مال کی