فرتاش راوش - جزئیات مدال‌ها

اولین لایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

shenanigans: زد و بند ؛ کثافت کاری

٤ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cold call: بازاریابی تلفنی، ویزیتوری تلفنی

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

charge account: حساب دفتری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

charge account: حساب دفتری

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

offbeat: غیر عادی، نامتعارف

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

offbeat: غیر عادی، نامتعارف

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vaccum: ۱ - فضای خالی، فضای تهی ۲ - خلا

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wild: [در بازی ورق] خال آزاد= خال یا ورقی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a whiter shade of pale: Turn a whiter shade of pale [از ترس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a whiter shade of pale: Turn a whiter shade of pale [از ترس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jitney: تاکسی خطی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

jitney: تاکسی خطی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

brick: ۱ - [پنیر، کره] قالب، ۲ - [طلا] شمش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

waste: حروم کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pig: [عامیانه] پلیس، پاسبان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

park: استادیوم، ورزشگاه [انگلیس] ورزشگاه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

like hell: ۱ - [در وسط و یا آخر جمله] مثل چی، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shenanigans: زد و بند ؛ کثافت کاری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lawyer up: وکیل گرفتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lawyer up: وکیل گرفتن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

statey: [ آمریکا] پلیس ایالتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

statey: [ آمریکا] پلیس ایالتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coach station: [انگلیس] ترمینال مسافربری٫ پایانه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coach station: [انگلیس] ترمینال مسافربری٫ پایانه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hunter's moon: ماه کامل

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hunter's moon: ماه کامل

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rainbow: آرزوی محال٫ آرزوی واهی٫ هدف بی اساس

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

joint: [عامیانه] سیگاری ( = سیگار حشیش )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gear: [عامیانه] مواد ( مخدر )

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های فرتاش راوش