تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩١

ارائه کردن / دارا بودن / داشتن This restaurant features some kind of sandwiches

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧١

لیست , مجموعه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠٧

مقابله - مدارا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩٨

بررسی و رسیدگی کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٧

مرتفع کردن - برآورده کردن مورد توجه قرار دادن I didn’t really address the problem directly.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٠

جایگاه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٨

1 - وام مسکن 2 - در رهن یا وثیقه گذاشتن چیزی برای دریافت وام یا پول

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٢

ناحیه ای کوچک در صحرا که منبع آب و پوشش گیاهی دارد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٢

به مرور

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٢

لباس یا تجهیزات مخصوص فعالیت خاص - لباس ماهی گیری fishing or camping gear

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٥

رای کسی را زدن - منصرف کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٣

تصویر گرفتن و فیلمبرداری کردن ( سینما )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦١

وقتی با یکی قید استفاده شود به معنای ( به لحاظ - از نظر ) مانند : operationally speaking به لحاظ عملی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٢

وسیع

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

منشور اخلاقی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

1 - برگشتن: I'll be back in 5 minute 2 - اشاره به زمان یا تاریخی در گذشته : back in 2004

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

جدا شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

امرار معاش کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

ترتیب تولد فرزندان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

چه حیف ! شرم آور است!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

بازتولید صداها ( صدای کفش , کوبیدن در, باران و. . . ) در فیلم سازی Foley artist :هنرمند تولید صدا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤١

مشمول بودن Images may be subject to copyright تصاویر ممکن است مشمول حق تکثیر شوند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤١

تکان دهنده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

زمانی است که اکثر مردم تلویزیون تماشا میکنندمعمولا بین 6 تا 10 شب.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

اتاق خوابی که ( در خانه یا هتل ) در آن سرویس حمام و دستشویی وجود دارد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

تمهیدات تاًمینات

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣١

وارسی و تجسس کردن چیزی ( کشو , میز , جیب و. . . ) دنبال چیزی در جایی خاص بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

تره بار - محصولات مزرعه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

رخ دادن اتفاقی در یک لحظه خاص زمانی ( تولد , روز عید و. . . ) مثال : My birthday falls on a Thursday this week

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

بنیادی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

An extra payment or benefit that you get in your job

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

شخصی که اختیار و قدرت دارد. افراد پرنفوذ و قدرتمند مانند وکلا, پزشکان, مدیران, سیاستمداران

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

آزادی بخش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

درخشیدن - تابیدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

برگذار شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

اتاق خوابی که ( در خانه یا هتل ) در آن سرویس حمام و دستشویی وجود دارد. یا ensuite

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

به سر بردن - مستقر شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

بدون خطا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

میهمان - بازدید کننده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

ترتیب انجامش داده شده. Organized

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

فرصت آشنایی پیدا کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

زیر بار رفتن , متقبل شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

اسباب و لوازم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تمیز دادن - موارد مورد نیاز را جدا کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

به طور غیر یکنواخت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ناجور - غیر متعارف

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

comprehensive school مدرسه جامع

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥

We use "have/has to infinitive" when we talk about something that needs or is necessary to be done مثال : The group has yet to find a replacement for ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

در بر گرفته شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پایان دادن - از بین بردن - خاموش کردن - اختفا کردن - سرکوب کردن

١