اکرم هادی‌نژاد - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flyby: Don't take everything so seriously. ...

٢ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unoccupied: از کاربردهای این واژه در مهندسی برق ...

٤ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sulfidation: S دو بار منفی، آنیون معدنی گوگرد اس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

excerpt: Following is an excerpt from the pr ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chair: If you are in the chair or take the ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chair: If you are in the chair or take the ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

qr code: Quick Response code کد پاسخ سریع

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

qr code: Quick Response code کد پاسخ سریع

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tamper: اصلاح و دست بردن به عنوان مثال اصل ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dorsiflex: During the descent of a squat, the ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beats me: "beats me" is really casual but it' ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make an excuse: when you make a mistake, don't make ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make sense: "try to use English every day. " th ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get over it: forget about the problem

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

get outta here: "get outta here!" or "get out ( of ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

psych out: No one said you had to be perfect. ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brush it off: this expression means: don't worry ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brush it off: this expression means: don't worry ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clap along: To clap along, especially with a so ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take your foot off the gas: to do something with less effort an ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rush into: to make a decision very quickly wit ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go way back: this refers to having known someone ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tune out: to stop paying attention or to igno ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

out of order: broken, not in use

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

order in: order in/out: to get delivery food ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let your hair down: to behave in an uninhabited or rela ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lose head: lose self - control. to panic. lo ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come to your senses: to stop being foolish and become se ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's written all over your face: means that it is very evident and c ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

step out of your comfort zone: to do something new that scares you ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

breadwinner: someone who earns money to support ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dice: to cut into small cubes.

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

love someone head over heels: to be in love with somebody. for ex ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chamomile: these information was written on Go ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

odor: please store in a cool, dark & dry ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

odor: please store in a cool, dark & dry ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

camellia sinensis: information on green tea with damas ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bread crumbs: آرد سوخاری dip meat pieces in beate ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fish for: to ask for or try to get ( somethin ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fish for: to ask for or try to get ( somethin ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bob cut: bob is a short to medium length hai ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brew: دم کردن. به عنوان مثال: put the tea ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

parchment paper: کاغذ روغنی شیرینی پزی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parchment paper: کاغذ روغنی شیرینی پزی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by leaps and bounds: quickly به سرعت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

haters gonna hate: h8rs gonna h8.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brutally honest: Honest in a way that may hurt

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های اکرم هادی‌نژاد