پیشنهادهای حسن بشیری (٥٤)
فرافرهنگی
کهنه: جداگانه، مجزا؛ قابل تقسیم، بخش پذیر؛ تقسیم شده، مشترک
فراگیر
( مجازی ) ملازم یکدیگر بودن
اقتصادگرایی
تفسیر متن گرا
دولت طرف ( معاهده، قرارداد . . . )
سوء برداشت، سوء تعبیر
غیرهویتی
( در بعضی بافت ها ) والسلام!
امپریوکریتیسیسم
نبرد قدرت
تاریخ نگارانه، مربوط به تاریخ نگاری
بی تشویش، بی دغدغه، فارغ البال
روحانیت گرایی
به ندای وجدانت گوش کن
نقطهٔ آغاز
سیطره زدایی کردن
سیطره زدایی
( فرهنگ لغت هزاره ) : ۱. ( آدمِ ) دنباله رو؛ سازگار، هم رنگ جماعت ۲. ( مذهب ) پیرو کلیسای انگلستان
یأس ناپذیر
وجوه عمومی، بیت المال؛ اوراق بهادار عمومی
کارمند
به سبب فقدان جایگزینی بهتر for want of a better alternative "women often couldn't pay the fines, and sheriffs could end up imprisoning them faute de ...
filiarchy
برای ترجمه آن باید جمله سازی کنید: �همه از آن آگاه اند اما کسی درباره آن حرفی نمی زند/آن را به چالش نمی کشد/کسی جرأت حرف زدن درباره آن را ندارد. � یا ...
عدم به رسمیت شناسی
مهد کودک ( در ایالات متحده ) تفاوتش با kindergarten این که kindergarten یک پایه تحصیلیِ که بخشی از آموزش ابتدایی محسوب می شه، ولی daycare یک سطح پیش ...
( واژه تخصصی روان شناسی ) : اتخاذ چشم انداز
( بیشتر در جمع، در بحث آموزش ) اسباب بازی های آموزشی برای کودکان
( در بعضی موقعیت ها ) با لحنی حاکی از رضایت ( موافقت )
فاوستی ( مربوط به فاوست: شخصیت اصلی یک افسانه آلمانی است. فاوست و صفت آن فاوستی، اغلب توصیف موقعیتی است که در آن فردی جاه طلب به منظور رسیدن به قدرت ...
( علوم رایانه/ویژگی یک نرم افزار ) قابل استفاده اما منسوخ که بهتر استدیگر از آن استفاده نشود، چون ویژگی جدید و اغلب بهتری جای آن را گرفته است.
پس آزمایی
عروس نمی تونست برقصه می گفت اتاق کجِ
شمّ، حس ششم
غیرآوایی
دارایی غیرمنقول ( به صورت زمین )
وجود ذیروح
سنخ شناسی زیستی
( روان شناسی ) لذت گرایی
ریاضی ورزی
وسیع، همه جانبه، دامنه دار، فراگیر، گسترده
دقت نظری
تجربه گر ، آزمایش گر
لاینفک، غیرقابل تفکیک
صرفاً، تنها، فقط /tuː ˈkʊə, French tu kuʀ/ adverb with no addition or qualification; simply. "he saw religion as an illusion, tout court"
( فلسفه؛ مارکسیسم ) تکین
غیرقابل تکوین
کژفهمی؛ سوءتشخیص