جهان - جزئیات مدال‌ها

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٣ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

trivial: پیش پا افتاده

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hungry: عطش

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trivial: بیهوده

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

enslave: به بردگی کشاندن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

enslave: به بردگی کشاندن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

travial: بیهوده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

travial: بیهوده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

driven: به ارمغان آوردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in my case: به نظر من

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in my case: به نظر من

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

deed: اقدام

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

treasure: موهبت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

formulate: طرح کردن، مطرح کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stream: موج، فوج

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

peer: خیره شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

note: بیان کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

outstanding: مثال زدنی، بی مانند

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

igniting: آغازگر، سرآغاز

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clench: تصنعی، ساختگی، زورکی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

clench: تصنعی، ساختگی، زورکی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

well worn: رنگ و رو رفته

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

well worn: رنگ و رو رفته

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

skill: رمق، توان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wing: سمت، جناح

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

delicate: نازک نارنجی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

encourage: پرورش دادن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ordinary: روزمره

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

discomfort: مرارت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unfoldment: شکوفا شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dismiss: عدم پذیرش

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deeply: با شدت و حّدت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

structuring: برنامه ریزی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

know: بدانید و آگاه باشید!

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

denial: پس زدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fuel: خواست، خواهش

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wiser: آگاه تر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fairly: به میزان زیادی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

good: توانا ( در مورد انسان )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beneath: پشت، در پشت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

event: گرد هم آیی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

field: زمینه کاری، عرصه فعالیت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sneak: یواشکی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fidget: بازی کردن، ور رفتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fidget: بازی کردن، ور رفتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rut: شیار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rut: شیار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sensible: با وقار ( در مورد لباس و پوشاک )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

medium: حد متوسط ( در مورد مو و لباس )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

infect: مبتلا شدن ، دچار شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

infect: مبتلا شدن ، دچار شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wild: دلخراش، آزاردهنده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inevitably: مجبور بودن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

knobby: تُپل، گوشتالو

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knobby: تُپل، گوشتالو

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cascade: یک رشته، سلسله

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inappropriately: ناجور

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tear down: جمع و جور کردن، مرتب کردن، باز سازی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

audio visual: صوتی - تصویری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

audio visual: صوتی - تصویری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

offer: تحویل گرفتن ( مثلا در ملاقات دو نفر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

croak: مردن، دار فانی را وداع گفتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

croak: مردن، دار فانی را وداع گفتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

twirled: تاب دادن ، پیچاندن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

old timer: باسابقه، کهنه کار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

old timer: باسابقه، کهنه کار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cynical: غرور و نخوت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

process: فهم و درک

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

technology: شگرد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

performer: آفریننده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hack: ترفند

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vibe: هیجان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

walk: سوق دادن ( به سمت کسی یا چیزی )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

public voice: افکار عمومی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

public voice: افکار عمومی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compromise: تعامل

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adjust: هماهنگی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

milled: تراش خورده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

milled: تراش خورده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

print: نوشتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sign: آگهی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

business: فعالیت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spotlight: نور موضعی ( در سینما و تیاتر )

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های جهان