ترجمههای حسین کتابدار (٢٠٥)
تفریگاه های امروزی، هر نوع امکانات رفاهی برای خرید در طول روز و دسترسی به کلاب ها، دسکوها و کازینوها را در طول شب فراهم می کنند.
آنها امکانات رفاهی لازم را برای مردم محلی فراهم خواهند کرد.
در این وضعیت جوی نامناسب، با بالا رفتن از کوه، جان خود را به خطر نیندازید.
ناجی دیگر ما، ویلیام میلر وزیر خزانه داری بود.
هنگامی که جوانان مواد مخدر مصرف می کنند، جان خود را به خطر می اندازند.
رانندگان یدک کش با جان خود بازی می کنند/ جان خود را به خطر می اندازند.
او خیلی زود متوجه امکانات رفاهی محیط جدید اطرافش شد.
در فصل بهار، روستاهای ماهیگیری بسیار فعال و سرزنده می شوند ( احتمالاً به دلیل ورود بیشتر فعالیت های ماهیگیری، گردشگران یا رویدادهای فصلی ) .
سابقاً بچه های دیگر ، در زمین بازی، او را که هم چاق بود و هم عینکی، مسخره می کردند.
او برای من یک پیام نامفهوم روی دستگاه پیام گیر تلفن گذاشته است.
قصد ندارم با عصبانی کردن این مرد، جانم را به خطر بیندازم.
لاف زدن درباره مقدار ثروت و دارایی، نامناسب و نماد یک فرد تازه به دوران رسیده است.
سارقان، پیش از دستگیر شدن، چندین روز در حال فرار از دست پلیس بودند.
شهر پس از تاریک شدن هوا، فعال و جان گرفت.
او با قدرت سخنوریش، مخالفان را شکست داد.
او تاریخ را با داستان خاطرات خودش زنده کرد.
اطلاق اصطلاح"خرخوان" به کسی که زیاد درس می خواند، تعبیر توهین آمیزی است.
در مجموع، استفاده از کلمه ولنگاری تقریبا یک اصطلاح توهین آمیز است.
او پس از چهار ماه فرار، دوباره دستگیر شد
و سپس یک جوک بی مزه و توهین آمیز درباره دو نفر که روی ویلچر بودند، گفت.
خدمتیار/ کمک پیشخدمت با سرعت لیوان آب مرا پس از هر جرعه نوشیدن، پُر می کند.
هیات مدیره، اقدام مدیر عامل را تایید نکرد.
او خود را به عنوان یکی از اعضای خانواده سلطنتی جا زد تا این که هویت واقعی اش افشاء شد.
مورتن، خدمتیار/ کمک پیشخدمت جدید، در اوقات فراقتش به ورزش بکس می پردازد.
همکاران نابغه جوان، او را یک تازه به دوران رسیده در نظر می گیرند.
شکل حمام های عمومی زنانه گرد با منفذهای کوچک هستند.
دو طرف دعوی، توافق کردند، به جای طرح اقامه دعوا، مسایل شان را خارج از دادگاه حل و فصل نمایند.
انگار / مثل این که همه به من زُل زده اند.
منظور من توافقات موقت یا مسکن های کوتاه مدت نیست.
این منجر به مداخله موقت دولت می شود که متعاقب آن، ممکن است انسجام و ثبات اهداف را بیشتر تضعیف کند.
داستان هایی شبیه این، این فرصت را به رسانه های خبری می دهد که موضوعات گذشته را دوباره سر زبان ها بیندازند.
من فقط آثار ترجمه شده مادام بواری را مطالعه کرده ام.
بسیاری از کارهای ترجمه به مترجمان مستقل و آزاد سپرده می شود.
بعد از انتخابات غیرقاطع، دولت ائتلافی تشکیل شد.
قحطی نتیجه خوردن محصولات کشاورزی توسط ملخ ها بود/ ملخ ها با خوردن محصولات کشاورزی، باعث قحطی شدند.
من قبلاً هرگز موتورسیکلت سوار نشده بودم. اما برای جا زدن، خیلی دیر شده بود.
توانایی برای این که بطور مستقل کاری را شروع و اقدام نمایید.
ارتش اکنون این مجوز را دارد تا به قصد کشتن، شلیک نماید.
اگر مجبور به طرح اقامه دعوا شویم، این کار را خواهیم کرد.
قانون جدید حق اقامه دعوا در محاکم قضایی را به آنها اعطا کرد.
بالغ بر 27 فروشگاه و 9 رستوران، نیازهای مصرفی شما را تامین خواهند کرد.
کم تر از یک ساعت برای جمع کردن وسایل وقت دارید.
اطلاعات دقیق تر را می توان به صورت موقت به دست آورد.
این کمیته متشکل از 148 کمیته دائمی و 3 کمیته موقتی است.
رییس جایگاه شغلی پیشخدمت بی دقت را به جایگاه خدمتیار تنزل داد.