مدال‌های مهدی

٣

١,٩١٨

٢٩

٠

١٣

١٦

امتیاز‌ها

مدال‌ها

جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oculus uterque: هردو چشم

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رابدومیوسارکوما: سرطان عضلات اسکلتی

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anh: تغذیه مصنوعی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ingredients: ترکیبات

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cortical: متراکم درپزشکی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fasciculation: حرکت تند وناگهانی وغیر ارادی رشته ه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

subluxation: نیمه در رفتگی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

denervate: قطع عصب

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

denervate: قطع عصب

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

venipuncture: حجامت

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flail: ناپایدار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flail: ناپایدار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

planter: کف پا

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

transductive: تمثیلی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adrenarche: پیدایش موهای عانه دربلوغ

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

jitteriness: لرزش

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nervosa: عصبی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nervosa: عصبی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stepfamily: خانواده رضاعی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iresome: خشمگین

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

convalescent: بهبود دهنده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

convalescent: بهبود دهنده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oculus uterque: هردو چشم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

no more than: حداکثر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

resolution: در مراحل رفتار جنسی که اخرین مرحله ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

relapsing remitting: عود کننده نوسان دار

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش