پیشنهادهای میلاد علی پور (٤,١١٠)
وقت صرف کردن _ زمان را گذراندن ( معمولا به کُندی )
بازداشت، محبوس
به موردی یا شخصی بر خوردن. با کسی یا وضعیتی روبرو شدن ( ناگهانی )
در همین راستا
در بهترین حالت
بسیار بد
به کاری روی آوردن
ضروری دانستنِ/بودنِ چیزی برای انجام کاری
مهم بودن، اهمیت داشتن
تشویق کننده، لیدرِ تشویق گر، ( فرد یا گروهی که به تشویقِ یک تیم ورزشی در مسابقات جهت داده و تشویق تماشاگران را هماهنگ می نماید )
درمیانِ، درخِلالِ
از آن گذشته
جبهه
موهبت
تفرقه
در پیِ
امید داشتن، آرزوی چیزی را داشتن
برداشت
رساندن, بردن
شانسی
در همان لحظه، در همان زمان
مشتاقانه
در آن صورت
دیوانگیِ محض
علی رغم
باز کردنِ طناب یا تسمه
آشفته، شکننده، ترسیده
رشد کردن
پیام
پذیرفتن
منسجم
سرحال
معیّن
محرک
عامل چیزی بودن, ارائه دهنده بودن
تشویش
شدید
بی فایده
با وجودِ
پیش بردن، توسعه دادن
متهم شدن/کردن به . . . . .
پیش بُردن
ناراضی، ناخشنود
منتفی شدن، نادیده گرفتن، بی خیال شدن
از این قبیل, از این دست
نیروبخش, توان افزا
در این وضعیت
کوتاه و مختصر
در اشاره به، در موردِ، درخصوصِ
همشهری، همتا، هم ولایتی