محمد رومزی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keep your nose clean: دنبال دردسر نباش ( نرو )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

imprisonment for life: حبس ابد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

imprisonment for life: حبس ابد

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

apathetically: با بی تفاوتی با بی میلی با بی توج ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apathetically: با بی تفاوتی با بی میلی با بی توج ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

polarized: متقارن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dupe: گاگول

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dupe: گاگول

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

enormous costs: هزینه های هنگفت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enormous costs: هزینه های هنگفت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

demisexual: کسی که فقط در صورت داشتن ارتباط عاط ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

demisexual: کسی که فقط در صورت داشتن ارتباط عاط ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cinephile: سینما باز فیلم باز عشقِ فیلم و سی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cinephile: سینما باز فیلم باز عشقِ فیلم و سی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

surrender: کوتاه آمدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fellowman: هم نوع

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fellowman: هم نوع

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fulfil: جامه ی عمل پوشاندن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

many times over: به دفعات

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

racetrack: پیستِ مسابقه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

periodic: دوره ای

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

periodic: دوره ای

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

infringement: تخطی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drive out: از دُور خارج کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

homophone: هم آوا از نظر ظاهر متفاوت ولی در تل ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

homophone: هم آوا از نظر ظاهر متفاوت ولی در تل ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

healthiness: سلامتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lovesick: شیفته دلباخته

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lovesick: شیفته دلباخته

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lovesickness: دلباختگی شیفتگی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lovesickness: دلباختگی شیفتگی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

indivisible: جدایی ناپذیر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indivisible: جدایی ناپذیر

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heavenly body: جسم فلکی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

do the trick: توی فارسی محاوره ای به معنیِ ( جواب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bluging: بر آمده بیرون زده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bluging: بر آمده بیرون زده

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vixen: زنِ بداخلاق زنِ نق نقو ماده روباه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vixen: زنِ بداخلاق زنِ نق نقو ماده روباه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

futuristic: آینده نگر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indeterminacy: ابهام

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abnormalcy: ناهنجاری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flamboyant: پر نقش و نگار

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پر نقش و نگار: Elaborate

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پر نقش و نگار: Elaborate

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

extraordinarily: به طور خارق العاده ای

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

extraordinarily: به طور خارق العاده ای

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

until proven otherwise: تا زمانی که خلافش ثابت بشه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

until proven otherwise: تا زمانی که خلافش ثابت بشه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to make use of: استفاده کردن از

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to make use of: استفاده کردن از

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self destructive instinct: خود آزاری خود خوری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self destructive instinct: خود آزاری خود خوری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

from the point of view: از نظرِ

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

from the point of view: از نظرِ

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

roll of honour: لیست قهرمانان ( مثلا اسامی تیم هایی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

roll of honour: لیست قهرمانان ( مثلا اسامی تیم هایی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aussies: استرالیایی ها Aussie : استرالیایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

investable: مناسب برای سرمایه گذاری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

investable: مناسب برای سرمایه گذاری

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

togetherness: با هم بودن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

togetherness: با هم بودن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clear example: مصداق بارز

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

close in on: نزدیک شدن به. . .

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

close in on: نزدیک شدن به. . .

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at the sight of: با دیدنِ

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

at the sight of: با دیدنِ

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scalper: در بازارهای مالی ( نوسان گیر )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scalper: در بازارهای مالی ( نوسان گیر )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fresh zone: در بازارهای مالی ( منطقه بازگشت ) : ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fresh zone: در بازارهای مالی ( منطقه بازگشت ) : ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blacksmith: آهنگر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blacksmith: آهنگر

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

claymore: شمشیر دو لبه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

claymore: شمشیر دو لبه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cite: نقل قول کردن ( با ذکر منبع )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

villainousness: شرارت، بدی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

villainousness: شرارت، بدی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nothing beats home: هیچ جا خونه ی ( خودِ آدم ) نمیشه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nothing beats home: هیچ جا خونه ی ( خودِ آدم ) نمیشه

٤ ماه پیش

مدال‌های محمد رومزی