پیشنهادهای محمد فرزین (٣٧)
Slip back into : به عقب بر گشتن ، دوباره سراغ کاری که در گذشته انجام میشده رفتن. مثل: Sliping back into old ways یعنی برگشتن سراغ راه های اشتباه قد ...
هر ساله
فکرش را از سرت بیرو کن، حتی فکرش را هم نکن
Not in that sense معنی : نه از آن نظر
اصطلاح Don't you dare! این کار را نکن! حتی فکرشم نکن!
تشریف آورردن ( به طنز یا به احترام ) When you arrived here وقتی تشریفت رو آوردی ( محاوره ای ) وقتی تشریف آوردید ( رسمی )
Be an insult to sb's mind باعث کدورت خاطر کسی شدن
قانع کننده ( در انجام کاری )
در معنای مجازی : حریم Crash sb's gate حریم کسی را شکستن یا بدان تجاوز کردن
از تبار کلینتون، پیرو سیاست بیل کلینتون، هوادار کلینتون، از نژاد کلینتون.
هیجان انگیز، شعف انگیز
یواشکی رفتن، طوری که کسی متوجه نشود یا به آن شک نکند.
کاری از کسی برآمدن. برای مثال: It suited him to break the law از او برمی آمد که قانون شکنی کند.
تکه تکه شدن. برای مثال: The house broke and the man fell apart. خانه خراب شد و مرد زیر آن تکه تکه شد.
He laughed apologetically. لبخند تلخی زد.
کنار هم چیدن.
اتخاذ کردن
Button - up shirt: پیراهن دکمه ای.
به طرز جالبی.
مثال: Has stalled معن: از کار افتاده است.
فکاهی، طنز
بی شرمانه ( معنی مجازی )
آدمیان.
کرم ریختن
بچه ننه. A favoured or favourite child.
Make yourslef at home:راحت باش، فکر کن خونه ی خودته.
بی بندوبار
الگو
گفتمان
بازدارنده، حاجز
سر و ته
گوشزد کردن
بدون خط و خش
برای چیزی له له زدن
جستجوپذیر
برای سهولت استفاده از این اصطلاح، بنده معادل �شاتوب ( اختصار عبارت شاخص توده بدنی ) � را پیشنهاد می کنم. شاتوب: شاخص توده بدنی
باز - فِرِسته