تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تقسیم بر. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

باد مهبل نفخ واژن آکادمیک/پزشکی: Vaginal flatulence خروج باد از واژن یا همان نفخ واژن زمانی است که هوا در داخل واژن گیر می کند. هنگامی که هوا در دام ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بنزین سوپر در ورودی پمپ بنزین که تابلوی قیمت سوخت ها نصب شده، premium gas را به اختصار prem مینویسن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایجاد صدای تق تق با زدن یک جسم سخت روی یک جسم دیگر مثلا صدای تق تق حاصل از حرکت قطار روی ریل یا صدای تق تق کفش هنگام راه رفتن نام دیگرِ clapperboard ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کر کثیف، خاک و خلی، شپشو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قد کوتاه ( با حالت تحقیر و تمسخر ) کوتوله

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Dope or nope? یه اصطلاح عامیانه و خودمانی آمریکایی به این معنی: Is it cool or not? یعنی باحاله یا نه؟ خفنه یا نه؟ خوبه یا نه؟ چطوره؟ خوبه یا چی؟

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

بانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گودال بی انتها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

مجدد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

محذوف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

is/are out of kilter: . . . ( با هم ) همخوانی ندارد/ندارند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تو صفحه نمایشگرها به معنی �اشباع رنگ� میاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عشق و خواهش نفسانی یکطرفه نسبت به کسی ( عشق می ورزید اما عشق دریافت نمیکنید )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

یک دختر نوجوان اهل سَن فرناندو وَلی ( دره سن فرناندو، در جنوب کالیفرنیا، آمریکا ) همچنین: دختری که ارزشها، طرز رفتار و مخصوصا الگوهای گفتاری او شبی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

مشترک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کف رودخانه ته رودخانه عمق رودخانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بنزین سوپر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

To be fully aware of: داشتن آگاهی کامل از چیزی . I appreciate how important this is من خوب میدونم که این چقد مهمه. Source: Merriam - webster

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

همرنگی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

ژئوپلیتیک، سیاست جغرافیایی، جغراسیاسی: به یک منطقه جغرافیایی اطلاق می شود که از لحاظ سیاسی برای یک کشور و نیز کشورهای دیگر از اهمیت بالاتری نسبت به س ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

رگبار باران

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

واژه راهنما واژه های راهنما در ابتدای هر صفحه از دیکشنری یا لغتنامه ها نوشته میشن و نشون دهنده اولین و آخرین کلمه اومده در اون صفحه هستن. واژه راهنما ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

With reckless/wild abandon: بصورت افسارگسیخته/وحشیانه They drank and smoked with reckless abandon: اونا بصورت افسارگسیخته مشروب خوردن و سیگار کشیدن.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

همبستگی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

سمپوزیوم هم نشست همسگالی بزم پس از شام مجلس مذاکره دوستانه مقالات گوناگون درباره یک موضوع ( گوگل ) �گرد هم آیی تخصصی در راستای برگزاری سخنرانی، بحث ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

مهارت آموزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

خوشایند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

1. افت شدید قند خون، بی حالی، افت انرژی خوردن مقدار زیادی شیرینی جات ( خوردنی یا نوشیدنی ) و افت قند خون معمولا بعد از یک روز باعث این حالت میشه. حال ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

پیمایش، ناوبری، لغزش معمولا به معنی کشیدن انگشت روی صفحه کلیدهای لمسی در تلفن های هوشمند میگن که از اولین حرف یا کارکتر اون کلمه شروع میشه، با حروف م ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

شرایط بغرنج نام رمانی از Joseph Heller

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

همچنین: Stumbling out of bars تلو تلو خوردن موقع بیرون اومدن از بار ( بر اثر زیاده روی در خوردن مشروب )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

اشباع رنگ شده، پر رنگ شده ( در صفحه نمایشگرها )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

برانگیختگی همگانی برانگیختگی جمعی هیستری جمعی هیستری یا برانگیختگی یعنی احساس یا هیجان اغراق آمیز و غیر قابل کنترل هیستری جمعی به شرایطی گفته می شو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بی طرف بی طرفانه . . . واکنشی نشان نمی دهند. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

چگونگی خصوصیت خصلت خصوصیت ثابت خصوصیت همیشگی خصلت همیشگی خصلت معمول اوضاع همیشگی اوضاع معمول وضع معمول اوضاع احوال همیشگی خصوصیت مورد انتظار چیزی که ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

غافلگیرانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

slightly hungry کمی گرسنه، تا حدودی گرسنه ( به معنی گرسنگی معمولی یا شدید نیست ) •Is there anything to eat? I’m feeling a bit peckish. چیزی هست بخو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

تاباندن نور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

It/that sucks رو مخه ( عامیانه ) خیلی حالگیریه ضدحاله rude slang An expression of frustration, annoyance, and/or disappointment. یه اصطلاح ( خیلی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

برآیند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

درجه سختی ( تراکم مواد ) سطح سختی و نرمی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

ژئواستراتژیک، منطقه جغرافیایی راهبردی: به یک منطقه جغرافیایی اطلاق می شود که از لحاظ اقتصادی، سیاسی و نظامی از اهمیت بالاتری نسبت به سایر مناطق برخور ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

سخن حرف

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

معتدل متعادل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

استفاده از سفیدکننده یا وایتکس مثلا روی شلوارهای جین نوشته: Do not bleach یعنی ( برای تمیز کردن این ) از سفیدکننده استفاده نکنید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

تصرف تملک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

همون کیلومتر ماشینه که مسافت طی شده در کل طول عمر ماشین رو نشون میده. کارکرد ماشین مثلا زمانی که میخواید ماشین دسته دوم یا حتی نو بخرید به کیلومتر ما ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

ترسو، چُلمن، بی عرضه، پَخمه، کودن، احمق 1. a person who is not strong, brave or confident •Don't be such a weenie! انقد پخمه نباش! 2. frankfurter ( ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

هیستری یا برانگیختگی یعنی احساس یا هیجان اغراق آمیز و غیر قابل کنترل برای اطلاعات بیشتر در همین دیکشنری رجوع کنید به: Mass hysteria