مصیب مهرآشیان مسکنی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اختدار: تخدیر مواد مخدر. . پرده نشینی بانوا ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

استخر: استخرمحیطی است که اب را تسخیر گرفته ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کل پا: kalepa=� کَلِّپا =سرازیر ، ، ، کلپا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انگشتگر: وگر تو شوی نزد انگشتگر از او جز سیا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سینج: شرار آتش و آهن گداخته و استعاره آن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بدیه: کاسه ای از پیاله بزرگتر پس جام شراب ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چلندر: بنازم مردمان شجاع ودلیر شمال ایران ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مصاص: سیم کش عفونت کش که در طب قدیم از پر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دوهما: چهره فلکی دو صورر کرگزان که عرب به ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بازگشتی: ارتجاعی مرتجع مثل فنر وکش و لاستیک ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

zein: وسیله ای چرمی از چرم پادوشpadawshe ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تپلو: چاق و توپول موبول را در خراسان جنوب ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کبک دری: کبک کوهی است که بیشتر به ریگ و ماسه ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چولی: چولی لقلوی و ملاقه بزرگی بافته شده ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فتر: فتّار رفتاری که فاصله ها و کندی و ض ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرپره: پنکه و باد بزن برقی و هر وسیله ای ک ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مستوفیان: هّلَکّ الصهیون صهیونیسم هلاک و نابو ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پناه خواه: متقاضی سنگر مثال پناه جویی در پناه ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هم زلف: هم زلف بسیار محترمانه است و واژه با ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شترخو: مرحوم علامه دهخدا اشتباه معنی کرده ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قلفتی: قلفتی غذای خوشمزه ای که با مغز گردو ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چدار: وقتی عضلات گردن ورگ شَلمِه هابا خون ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هرسه: هَرَسَه در خراسان زمین. خصوصا بلاد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کلکین: کلکین در خراسان به پنجره کلکین میگو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جنق: حمله با منجنیق آتش افکنی و حریق افک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گچه: شخص مشنگ و خل که سبب خنده و مسخره م ...

٤ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کول: کول کمینگاه صیادان است که اصل ان چو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گشتاور: گشتاور همان چرخشگر خودمانی وپارسی ن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گولی: حلقه های بیضی شکل که قطر بزرگ آن حد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کلکین: قلبکن چیزی که منظم بریده و کنده نمی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قورچه: قورچه یا قرچه زنگ کوچکی به مانند تو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یاجو: یاجو یکی از ادوات کشاورزی است که از ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غلبکن: غلبکن دری است که با تغلب و نیرنگ در ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسمار: در اصل دهن حفره است ولی مخفف شده ان ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دهنفره: در اصل دهن حفره قنات است ولی بر اثر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خسور: خسور در اصل خسارت دیده است ولی در خ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تاق: همان فرداست مثلا وجود خداوند علی اع ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خراص: خرّاص =شایعه ساز و شبهه افکن است ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خراص: خرّاص =شایعه ساز و شبهه افکن است ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انق: بداخلاق کسی که دائما نق می زند نق ن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انق: بداخلاق کسی که دائما نق می زند نق ن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رحمان: رحمان=پروردگا . . . رحمن یا رحمان د ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

الله: الله = آفریدگار الله جل جلال نام اع ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جدی: جدّی=کوشا ودراصل این واژه از جواد ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جدیت: بخشندگی و از خود گذشتگی که از جود و ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اب اورده: چیزی که بدون زحمت و مفت و مجانی بدس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تعین: تَعَیُّن=بدیده خاص نگریستن است نه خ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استرو: استرو=تراز آب دهقانان در سرزمین که ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اهسته رو: به ترازی که دهقانین در جلو اب به خو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خویر: کرت کشاورزی که با زاله ای که با پنج ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خویر: کرت کشاورزی که با زاله ای که با پنج ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بسم الله: منظور ایه نورانی بسم الله الرحمن ال ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اب اهنگ: حیوانی قوی مانند اسب و قاطر و گاو و ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابخیز: آب خیز همان آب زه است که ما در خراس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چنبه: چوبینه ای که برای تادیب بر خطاکار م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چکنویس: چکنویس=دست نویس است حا قباله باشد ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اب باز: آب باز=کسی که اب را هرچه عمق داشته ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابخانه: آبخانه = جاییکه سفره آب زیر زمینی ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

متهم: متهم=کسیکه فعل خلافی باو نسبت داده ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فنگ: فنگ=زالو است که خونخوار می باشد و ه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابخسب: ستوری که تا بنهر اب برسد از ان بترس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابخوار: زمینی که شکسته یا برق زده است و زیا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بی نظیر: دیده ای مثل او ندیده است نظر کسی بر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بی نظیر: پارسی آن به چشم نیامده است

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سپاس: سپاس =دعاخیر اوستایی است

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سپاس: سپاس=معادل اهدنا صراط المستقیم است ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خفاق: پیشگام

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابدست: ابی که در آفتابه لگن های نگاره دار ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سلطان: سلطان= شخصی که بر سرزمین وکشوری تسل ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سلطان: پادشاه و کسیکه سلطنترمیکند و بررمنط ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سلطان: سلطان در مذهب تشیع نام مونث است ولی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابخیزداری: ابخیزداری=چشمه جوشنده اب داشتن است ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اختطاف: کیف زنی یا جیب بری دریک طرفه العینی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خاطف: برقی که چشم قدرت دیدن ان را ندارد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پروازگر: نام پرنده عمودپرواز که نام لاتین آن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چره: پارسی جره هست لذا جره هم واژه پارسی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مهراب: نامی پسرانه از عهد باستان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مهراب: وقتی تصویر خورشید در اب می افتد و ل ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کله پا: سرازیری

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ازهار: ستارگان درخشنده مثل زهره

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رب العالمین: رب العالمین=ارب دو جهان این آیه چند ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تجسس: تجسس=جاسوسی جستجو کردن غیرمحسوس در ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سورچی: سورچی=درشکه چی وکالسکه ران وشوفر و ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کیذقان: کیذقان=کیذگان است که در تاریخ بیهق ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مرداویج: مرداویج =معرب مرداویژ شهریار دلیر و ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دژم: دژم=خشمگین و دژ شکن است مانند شیردژ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

طرب: طرب=شادی تفسیر پارسیان است ولی عرب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

طرب: طرب=شادی تفسیر پارسیان است ولی عرب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مطرب: مطرب=کسیکه می خواند و می سراید و خا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مطارب: مطارب=ج طرب راهای نتفرقه کوچه های ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مطربه: مطربت=جمع مطارب است و در این واژه ه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نخست: انچه خواسته شما را رقم آغاز زند

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عذوب: عذوب=معذب فتاده در عذاب اگر حیوان ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عذوبت: عذوبت=عذاب الخاص بک عرب خودش عذاب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گریس خور: درب تزریق گریس در وسایل مکانیکی که ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تیزه: اجرت ارد کردن گندم چون در روستاها ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نضیج: به نظم و نثر هم در خراسان میگویند م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بندی: مسجن در بند زندان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

محذوف: همان حدف سده فنا شده پاک شده برداشت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

منصور: در اصل نصرت یافت است ولی کسی هم که ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

منصور: پیروز و فاتح و نصرت یافته و یاور رس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ناصر: پیروز و یاور هم هست هلمن ناصر ایا ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرکتاب: سرکتاب= واژه مرکب و ترکیبی نیست بدک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

توشیح: توشیح=زینت از زر و جواهر بر حاشیه پ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

توشیح: توشیح=زینت از زر و جواهر بر حاشیه پ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

توشیح: توشیح=توشیح= تزئین نامه و حکم منتخب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

توشیح: توشیح=امضاء پادشاه که معمولا بر احک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

توشیح: توشیح = همان تنفیذ حکم و انتخاب ان ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

توشیح: توشیح= وشح و اوشاح

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرفند: پرفند=پردانش نبرد است ولی از آنجایی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

افندازک: قطعه فلزی داس مانند بسیار تیز و با ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

افنداک: آفندازک=آفنداک کوچک

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

افند: آفند= تک زدن هجوم اوردن حمله کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پدافند: پد آفند=پاد آفند پاد کردن آفند دشمن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پدافند: پدافند=دفاع نمودن و ضربه زدن به دشم ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بشاره: داس کوچک زنانه و بچگانه است

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بایتی: بایتی داس بزرگی که مردان دروگر چست ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بریغ: بریغ یا بریق خوشه انگور و غوره است

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ace in the hole: تک برگ برنده رو نشده در هال و قمارخ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انبیا: پیامبران پیغام بر از طرف خداوند بر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خطف: خطف خیره کردن برق بینایی را نمی باش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جغ: جغ=جیغ است و مخفف شده و مازنی نیست ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پلکن: پل کن یعنی از جو و نهر بپر شاید پر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پلپل: کسی که بد راه میرود و تلو تلو میخور ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قیماق: سرشیری که از شیر جوشیده سرد شده که ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

طوی: خامه ای که نرم و سفیدبر روی شیرجمع ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باراور: ثمربخش نتیجه بخس

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بارانداز: بار انداز مخصوص سفینه صحرایی بوده ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بارفروش: میوه فروش کالا فروش خشکه بار فروش ه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یوختن: بوختن=جستجونمودن و این از هنر مخفف ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یوختن: بوختن=جستجونمودن و این از هنر مخفف ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اخت: اخت= دست به ان رسیدن است مثل سوار ر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دوشاخ: سنان و نیزه بلندی که سر ان دو نوک ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پورت رویال: پورت رویال شهری افسانه ای که تکرار ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیاز: پیاز=پی که به معنی ریشه است. و یاز ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دا: در پارسی کهن مهوهبت وجود فراهم که و ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شادن: شادن=بره آهوی زیر یکسال و از ششماه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vapor: بخار و کاز حاصله از باتلاق

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corpse: جسد جان باخته

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corpse: پیکر بیجان

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peril: با خطر روبرو شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

میز تحریر: میزتحریر=میز گرد حرّیت جلسه ای وای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

میز تحریر: میزتحریر=میز گرد حرّیت جلسه ای وای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

go off half cocked: اعمال بدون تفکر و هدف

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go off: شلیک گلوله بیجا

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جنبیه: خنجر است چون در یک جنب و سمت و طرف ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چپی: چِپِّی= سبدی که از ترکه های چوب هند ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جامه کوب: همان جِمِکوب است که گازران ( لباس ش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زلزال: ارتعاش اور و بوهمن شدید

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بهمن: نامی پسرانه است

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بهمن: نام شاهزاده و پهلوان ایرانی در شاهن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سپراتور: جدا کنتده اجسام و آماد از مایعات

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تهاتر: دو خواسته از طرفین دعوی که هردو به ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تهاتر: معاوضه کالا به کالا حزالی شده خبرگا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تهتر: معادله و تحقیقی که گواهی کذب را باط ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مسئول: سرپرستی که باید پاسخگو باشد.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حیطه: محیط و محدوده و محوطه حایط شده است

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حیطه: محدوده مثل حیطه اختیارات محدوده اخت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هوتن: هوتن =نیکو تن نیکو سرشت چون تن و پی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هوتن: هو کرت= نیکو ساز و نیکو آفرین

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مهلا: مهلا = مهلت دار فرصت دار و یواش و ص ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مهلا: مهلا مهلا عزیزم =یواش یواش عزیزم

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

محلا: محلا نام دخترانه است که بر اثر بی س ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

resonator: طنین افکن صدای ارتعاشات خنیا گری آو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پین گو: کسی که بینیش ذاتا بسته است و نا جور ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ساروق: ساروق=ستار وق بوده پارچه ای چهار گو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کوس: کوس=طبل بزرگ دهل اعلام

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کوس: کوس=طبل بزرگ دهل اعلام

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کوس: کوس سحر=طبل سحری خوردن ماه صیام ماه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جواد: جواد=با جود با سخا بخشنده جدی و کوش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جواد: لقب مبارک محمد ابن علی ابن موسی ابن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جواد: نام استاد معروفی که اهنگسا ز و نواز ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چتوار: یک واحد ومقیاس روسی است که برادران ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عاش: زندگی بی رنج و غم که معاش از ان گرف ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

عشوه: هیچکدام از معنی های بالا نیست بلکه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گیو: گیو پهلوانی که برابری با چندین گَو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گو: گَو= دلیر شجاع و لقب دلاوران در شاه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گیو: گیو= پهلوانی که با چند گو پیلتن برا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گیوه: پای افزار و کفشی بسیار مفید و بی ضر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قرنطینه: قرنطینه=کورانتینو واژه ایتالیایی اس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یاسمن: گل خوش عطر و بویی که به رنگهای سفید ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اوپانیشاد: اوپانیشاد=فلسفه است و هیچ ربطی به ه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اغماض: اغماض= نادیده گرفتن نیکی و نکویی و ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اغماض: اغماض شهود=شاهدی که از شهادت خود دا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اغماض: اغماض=استکاف ورزیدن از بیان حقیقت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اغماض: اغماض=تنگی دریچه بطن چپ قلب دریچه م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زاغ کمان: زاغ=برگشتن حول شدن زاغ البصر برگشتن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشکوبه: به معنی طبقه و پایه نهاده پایه کوبی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نوند: اسب تیز هوش و همه چیز فهم در شاهنام ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زون: زون=منطقه ناحیه را در پارسی دری زون ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

میسر: آسان شده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

میسر: قمار چون پول قمار آسان بدست می آید ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ثر: بسیار فراوان و مادر واژه ثروت و کثی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ثریا: ثروتمند و دولتمند بخشنده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ثریا: خوشه پروین و که بر گرد ستاره نورانی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ثریا: مجمع تعداد زیادی ستاره که بالای یال ...

٤ ماه پیش

مدال‌های مصیب مهرآشیان مسکنی