نازنین عظیمی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bit out: utter به زبان آوردن she bit out a c ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

medical appointment: نوبت دکتر

١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blowing your own trumpet: در بوق و کرنا کردن چیزی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dote: dote upon/on دلبسته شدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give a start: از جا پریدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

first idea: . I wouldn’t have the first idea ho ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

everything and nothing: از هر دری سخنی، از هر دری حرف زدن

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stilted: خشک و رسمی مثلا، برخوردشان خشک و رس ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

calle: یک واژۀ فرانسوی است به معنای street ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relentlessly: خستگی ناپذیر

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

artichoke hearts: مغز کنگر فرنگی، مثل مغز کاهو

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

diving cage: comfort zone منطقۀ امن

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

uncork a bottle of wine: یک بطری شراب باز کردم. در نوشیدنی ...

٣ ماه پیش

ثبت حداقل حداقل ١٠٠ رای

-

همه

٤ ماه پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

٤ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٤ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

maybe: چه بسا

٤ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snap out: به کسی پریدن، تشر زدن، پرخاشگرانه چ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

show out: مشایعت کردن، بدرقه کردن، همراهی کرد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

show out: مشایعت کردن، بدرقه کردن، همراهی کرد ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

comfort food: comfort food غذای خانگی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

attending: در پزشکی منظور از attending همان at ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

work on: to try to persuade or influence som ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hang up on: be hung up on sth منبع: کمبریج دیکش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stalker: a person who illegally follows and ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unmaintained: دست نخورده و بکر مثلا راه دست نخورد ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get itchy feet: to start to want to travel or do so ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get itchy feet: to start to want to travel or do so ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

survivalist: بقاجو

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit the road: Hit the road بزن به چاک!

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spur: تیغه کوه southeast spur تیغه ی جن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all over the map: پراکنده گویی آشفته و به هم ریخته شت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

loose limbed: فرز - چابک - زرنگ - قبراق - زبر و ز ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by design: به عمد

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dote: dote upon/on دلبسته شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ساق پوش: پاپیچ پاپیچ پشمی سیاهی تا زانو به د ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regrettable: تاسف برانگیز

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

counter: شیوۀ صحیح نگارش فارسی این واژه ( پی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

probabilist: احتمالگرا احتمال گرا

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تقدم امتیازی: اتصال ترجیحی اتصال ترجیحی در علم ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aggrieved: رنجیده خاطر

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

terrace garden: تراس سبز

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

easy wind: معنای easy این جا mellow هست. http ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

snippety: تکه تکه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

play to the gallery: to behave in a way intended to make ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gnawing: بی امان

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to run circles around: روی دست کسی بلند شدن، پیش گرفتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bromidic: حرف اضافه how nothing bromidic ever ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

falun sausage: سوسیس سوئدی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shadowless: بی لطف و مهر، ملال انگیز

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lusty: هوس آلود

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dusky: کم نور مثل فضای کافه.

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

baby bunting: تل سر بچگانه مثل تل خرگوشی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dress coat: فراک

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grand chain: a figure in formation dances, such ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cringingly: تملق آمیز

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well modulated: خوش آهنگ

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

economic burden: بار مالی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cineteca: معادل انگلیسی آن Cinematheque است. ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

local clinic: خانۀ بهداشت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nomen est omen: . the name is a sign نامدار باشد. ن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moral bankruptcy: زوال اخلاقی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

landau: درشکۀ روباز

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bum something off someone: . to beg or borrow something from s ...

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gall: جسارت دزدی ندارند.

٤ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های نازنین عظیمی