تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

تصمیمم را گرفتم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

Take the age out of your sence. تلقین کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

برگزیدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

گول خوردن. فریب خوردن. کلاه رفتن سر کسی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

اصطلاح است به معنی: حتما پیداش میکنی. یا سرراسته

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

پناه بر خدا

پیشنهاد
٠

این سفر صفایی نداره، این سفر حال نمیده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

اگر به صورت مجهول بکار برده شود به معنی" دست کسی رو شدن است " مثال: I was found out دستم رو شد. در سایر حالتها به معنی "پی بردن" است.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

Get everything off somebodys chess

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

زود به زود بیا.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحی است به معنی; تو آبروی منو بُردی.

پیشنهاد
٩

I'm falling asleep.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

من از عهده اش برمیام. نکته: فقط در موارد مثبت کاربرد دارد. معادل آن که در همه موارد کاربرد دارد: I can cope with it

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

بهبود یافتن بهتر شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

توی باغ نبودن:سه جمله بدین معنی است; Tobe out of launch. Tobe out of rail. Tobe in the picture.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

مشتاق دیدار

پیشنهاد
٠

اصطلاحی است معادل: چه عجب از این طرفا یا آفتاب از کدوم طرف درومده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥٦

We had a blast. خیلی خوش گذشت.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

She thinks she's stand offish. او فکر میکنه از دماغ فیل افتاده.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

استعاره از : دل به دریا زدن I have taken a plunge and I'm gonna get married. من دل به دریا زدم و میخوام ازدواج کنم

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

You're talking rot. داری چرت و پرت میگی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

Its a light at the end of the tunnel. به بن بست رسیدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

به مرگ خودم. به جان خودم.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧١

به جان خودم.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

اوه. گَند زدیم. اوه توی دردسر بزرگی افتادیم.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

چرت و پرت گفتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

به من چه ربطی داره؟

پیشنهاد
٠

چِکَم برگشت شده

پیشنهاد
٢٦

اینجا داری چه غلطی میکنی؟

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

کنایه از کهنه بودن چیزی است مثلا میگیم; مال عهده عتیقه. یا روی پایه های آخرشه

پیشنهاد
٠

من آفتاب لب بومم. یه پام لبِ گوره.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

راستشو بگو. حقیقت را بگو

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

مُرده شورتو ببرَن.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

Ticklish

پیشنهاد
١

دلم نمیاد

پیشنهاد
١٣

دلم براش میسوزه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

کَلّه کسی را کَندن. مانند. کله تو می کنم

پیشنهاد

اعصاب کسی را خُرد کردن