پیشنهاد‌های پریسا خضریان (١٩٩)

چون پیشوند circum به معنای اطراف، دور ، حاشیه ، around می باشد میتوان معنای این لغت را این طور هم در نظر گرفت : اوضاعی که اطراف ما را احاطه کرده است ...

Easy to chew or cut through, typically of meat وقتی گوشت اینقدر خوب بپزه که به راحتی جدا بشه و جویده بشه Tender رو برایش به کار می بریم. This stea ...

سر و کله کسی پیدا شدن

دوستان توجه داشته باشند که با حرف اضافه in معنی 👈👈 ساکن و مقیم شدن / را می دهد . وگرنه به معنای حل و فصل کردن است .

غذای فراوان و البته مجلل که بالطبع گران هم تموم میشه 💰😉

Ful پسوندی است به معنای سرشار از Fancy به معنای خیال، توهم Fanciful به معنای سرشار از خیال و توهم یا همان 👈👈 خیالی

Quite در بریتیش انگلیش و امریکن انگلیش معنایش متفاوت است. در بریتیش انگلیش 100% رو معنی نمیده در صورتی که در امریکن انگلیش 100% رو معنا میده. صددر ...

( در والیبال ) دفاع روی تور ، یک بازی دفاعی در بالای تور است که در آن یک یا چند بازیکن ، سعی می کنند که مسیر توپ ورودی به زمین را مسدود کنند یا سرعت ...

بخت با کسی یار بودن

چون پسوند cise به معنای بریدن ، cut down است در اینجا در معنای چکیده به معنای 👈👈 اضافی هایش پاک شده ، بریده شده است .

برنامه ریزی و هدایت مسیر

چون پسوند ful معنی full of سرشار میدهد ، می توانیم این کلمه را اینجوری هم معنی کنیم 👈 سرشار از یکنواختی !😀 که همان معمولی ، کسل کننده معنی می دهد .

خوک ، خوکها خوبه بدونیم جمع و مفرد این واژه یکی است .

میانبُر

یک نکته جالب 😉 Jail و prison هردو به معنای زندان هستند اما Jailer و prisoner معانی شان متضاد است Jailer : زندان بان Prisoner : زندانی

اگر نقش صفت داشته باشد با تلفظ /ɪnˈv�lɪd/ به معنای نامعتبر می باشد و اگر نقش اسمی داشته باشد با تلفظ /ˈɪnvələd/ به معنای ناتوان ، معلول می باشد .

( در والیبال ) توپگیری ، تکنیکی که برای دریافت آبشار حریف استفاده می شود .

جانِ کلام

اعتبار

منحصر به فرد

منطقی و درست فکر کردن

همزیستی مسالمت آمیز

در مورد دسرها به کار میرود وقتی یک دسر خیلی مجلل و غنی از مواد باشد صفت decadent رو در موردش به کار میبریم . معادل rich است.

شرّ کم ، عزت زیاد 😉

مردد، مبهم

is a scattered population whose origin lies in a separate geographic locale جمعیت پراکنده ای از مردم که در منطقه جغرافیایی دور از وطن خود زندگی می کن ...

برانگیختن

تمام ناشدنی

غلبه نمودن

Belong to : to show ownership or possession of sth/sb This phone belongs to me این تلفن مالِ منه . Belong with : to show that sth/sb has same char ...

( در والیبال ) مسدود کردن دید دریافت کننده ، یک حرکت خطا که در آن بازیکنان تیم سرویس زننده ، دید دریافت کننده های حریف ، نسبت به سرویس زننده را مسدود ...

( در والیبال ) جاخالی پاسور، یک جاخالی غافلگیر کننده که توسط پاسور و در دومین تماس روانه زمین حریف می شود.

Win the approval of the majority موافقت اکثریت را کسب کردن

Put sth where you usually keep it, especially after using it چیزی را بعد از استفاده سر جای خود قرار دادن / ذخیره کردن

In the beginning Means that something started out some way initially and then perhaps it changed. In the beginning برای شروعی می آید که ممکن است د ...

کارآ

این دوستانی که گفتند کسی رو دوست داری اما اون نمیدونه ، نمی دونم این معنی رو از کجا آورده اند ولی در دیکشنری کمبریج آمده : a strong but temporary fee ...

( در والیبال ) تهاجم ، استراتژی و تاکتیک هایی که به وسیله تیم کنترل کننده توپ استفاده می شود و شامل : سرویس، دریافت سرویس ، پاس دادن و آبشار می باشد.

make one's blood run cold به این معنا است : بسیار بسیار ترساندن ما تو فارسی میگوییم : مو به تنم سیخ شد ( در مواقع ترس زیاد ) انگلیسی ها این اصطلاح رو ...

مثل موم در دست گرفتن ، کنترل کردن زیرکانه

فقط وسط صحبت پریدن نیست ، میتواند به معنی خود رو داخل یه گروهی یه موقعیتی کردن به طور ناگهانی نیز معنی بدهد. to suddenly become involved in a situat ...

دست و پنجه نرم کردن

به بردگی گرفتن

بی هدف

: Hero to zero a situation in which someone changes quickly from being very popular or successful to being very unpopular or unsuccessful: همون از عر ...

کشف کردن

Not spicy. It doesn't have a strong taste or smell. It is easy to digest در غذاها به معنی این است که طعم و بوی قوی نداشتن ، معمولی

( در والیبال ) آبشار ، یک حرکت تهاجمی در ضربه زدن به توپ که به آن spike هم گفته می شود .

At the end of the day, we go to bed. در پایان روز به تخت خواب میرویم. At the end of the week is the weekend. در پایان هفته ، تعطیلات آخر هفته است ...

to cry noisily, taking in deep breaths: گریه کردن با صدا و نفس های عمیق یا همون هق هق خودمون منبع Camridge dictionary