دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
لغت نامه دهخدا واژه جار. ( ع ص ، اِ ) همسایه. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ) ( آنندراج ) . آنکه خانه اش نزدیک یا چسبیده به خانه شخص باشد. ج ، جیرا ...
پایین به اشتباه اسم لغت نامه دهخدا آوردم فقط در کتاب فرهنگ عمید گفت شده مغولی است. بالش. [ ل ِ ] ( اِ ) بالشت. تکیه که زیر سر نهند. ودر جواهرالحروف ...
واژه فانتزی معادل ابجد 548 تعداد حروف 6 تلفظ fāntezi نقش دستوری صفت ترکیب ( صفت ) [فرانسوی: fantaisie] مختصات ( نْ تِ ) [ فر. ] ( اِ. ) آواشناسی f ...
واژه ژانر معادل ابجد 258 تعداد حروف 4 تلفظ žānr نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [فرانسوی: genre] مختصات ( نْ ) [ فر. ] ( اِ. ) آواشناسی ZAner الگوی ت ...
واژه فلک معادل ابجد 130 تعداد حروف 3 تلفظ falak نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [مٲخوذ از عربی: فلق] ‹فلکه› مختصات ( ~ . ) [ ع . ] ( اِ. ) آواشناسی f ...