تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

برش بزرگ عمیق یا سوراخی در چیزی، مثل پوست Blood poured from a deep gash in her forehead.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

1. اجزا باقیمانده از خرابی، تصادف، انفجار و . . . 2. تکه های دور ریز مواد، کاغذ و غیره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

ضد چیزی بودن و جلوگیری از اتفاق افتادنش.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

کسی که تلاش میکنه از ضعف کسی استفاده کنه.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

1. رشته ضخیم یا طناب نازک 2. در حالت جمع : لباسی که از مخمل دوخته شده 3. سیم الکتریکی که دارای پوشش است و برای اتصال های الکتریکی استفاده شود. 4 ...