پیشنهادهای راضیه موسوی خورشیدی (١٨٧)
برانگیزاننده
انباره
هنرهای اجرایی
به کار گرفتن
متاثر شدن، متاثر کردن، تاثر
دوگانه انگاری، �یا این یا آن� انگاری Either/or thinking
duality دو جنبه ی متضاد یک چیز dichotomy دوچیز متفاوت یا متضاد
دو جنبه ی متضاد/متقابلِ یک چیز opposition or contrast between two concepts or two aspects of something
واساخت، ساخت شکنی، ساخت زدایی
بالفعل
شرح، روایت، وصف
بی واسطه
یک سر معلق
شناخت شناسی انعطاف پذیر/ غیر قطعی/ سازگار/ میانه Agnostic Epistemology
بی توجه به زمان، نازمانی
spatial fix آرایش فضایی، تمهید فضایی،
پیامد ناخواسته
جاری، پویا
تکوین یافتن
گفتمان مندی، گفتمانی بودن
شخص بودگی، فرد بودگی
reflexivity: بازاندیش بودن، قابلیت بازاندیشی، بازاندیشمندی، بازاندیشی به معنای پرسشگری عمیق از پیشفرضهایی است که پژوهشگر در طول انجام پژوهش آنها را ب ...
reflexivity: بازاندیش بودن، قابلیت بازاندیشی، بازاندیشمندی، بازاندیشی به معنای پرسشگری عمیق از پیشفرضهایی است که پژوهشگر در طول انجام پژوهش آنها را ب ...
سلیقه ای
برداشت، ادراک مفهوم
خیر متقابل، خوبی متقابل، نیکی متقابل ( با تشکر از جناب قیصری بابت ترجمه عالی شون )
دَهِش، بخشیدن
تابعیت، زیرمجموعه بودن به طور ضمنی به مفهوم وابستگی نیز اشاره دارد
الهام بخش
مبادله، کنش بینابینی
جاری، متداوم، برقرار
داننده، شناسا
گسترده درطول زمان، جاری، مستمر
آرایش، صف آرایی، چینش
خام، نابالغانه، نسنجیده، نامربوط
گسستن، گسست، تکه تکه شدن، چندپاره شدن the social unravel گسست امر اجتماعی
دیرین، دیرینه، دور رس
گهگاهی
خودجوش، خودانگیخته
نقش آفرینی
evolutionary تکوینی تکوین زبانی
موردِ توضیح، ابژه ی توضیح چیزی که باید توضیح داده شود معادل explicandum
ابژه ی توضیح، مورد توضیح، چیزی که باید توضیح داده شود معادل explicandum
ابژه ی توضیح، مورد توضیح، چیزی که باید توضیح داده شود
با حرف اضافه in: به نتیجه رسیدن ( یک بحث یا رخداد ) ، حاصل شدن، رخ دادن
نوشتار
صورت گرفتن ( چیزی ) به واسطه ی ( چیز دیگری ) ، انجام شدن ( چیزی ) به واسطه ی ( چیز دیگری )
پس کاوی، پس بینی کردن
پس کاوی، پس بینی
social malintegration یکپارچگی/همگرایی/ادغام کژکارکرد اجتماعی