پیشنهادهای راضیه موسوی خورشیدی (١٨٧)
اثر گذاشتن، اثرگذار بودن
جمع بندی
ساختارشکنی، ساخت شکنی، ساختارزدایی
پسگفتار
جهان وطنی
پرسه زنی
پذیرفتنِ چیزی، پذیرش
خودبسنده
انضمامی
برجسته برجسته نمودن: make visible
تصرف زمین land acquisition
شهریّت
فروکاستن
انگاره
تعیین کننده
محدودۀ هدف affected area
حل شدن، مرتفع شدن ( مساله ای )
نقض نمودن
مسئولانه
شهرانگی
پاسخگویی
بهره ورانه
عرضه زمین، تامین زمین releasing the land
loan pool صندوق وام دهی
همگونی
همجواری
مورد توجه قرار گرفتن
نابسامان
هزینه کَرد
کورمال کورمال جلو رفتن، حرکت تدریجی رو به جلو
ابراز وجود
تاریخ ناباوری
هم اندیشگاه
نامطلوب
حق تعیین سرنوشت
پیامدگرایی
در برابر امر مطلق ( در فلسفه کانت )
تعارض آمیز
واقع شدگی، موقعیتمندی، حک شدگی
عرصه ها ( محلات ) فرودست
کاهش هزینه، کاهش بودجه
گره گاه
تکوین
ارزش گرا، ارزش سو
value - laden ارزش گرا، ارزش مبنا، ارزش سو، ارزش پایه ( در مقابل value - free )
فروبسته
درهم تنیدگی، بسترمندی، زمینه مندی، حک شدگی
گاهی به معنی "اتفاق نظر" هم هست
طرح اصلی
تعین بخشیدن، متعین کردن، به صورت ملموس و عینی دراوردن