پیشنهادهای ستاره عالمی (٢٧١)
کبوتر با کبوتر باز با باز، کند همجنس با همجنس پرواز داغ قوشو داغدا، باغ قوشو باغدا الجنس مع الجنس
در ناز و نعمت
سفارش دادن ( collocation )
راه را نشان دادن ( collocation )
سود بردن ( collocation )
تودار؛ مرموز؛ آب زیرکاه
پول که علف خرس نیست
دام و طیور
فقط خواجه حافظ شیرازی نمی داند
توی ذوق کسی زدن
سر بزنگاه؛بموقع ( غیر رسمی )
شیئی کم مصرف و جا تنگ کن امّا گرانقیمت
انتقال خون
سخنرانی کردن ( collocation )
گلیم خود را از آب بالا کشیدن
بازِ باز
انتقاد شدید
آدم بلند پرواز؛ سمج؛ جاه طلب
تقریباً همیشه
محل عبور عابر پیاده
وقت گذراندن ( collocation )
دروغ محض گفتن وقتی می خواهیم تاکید کنیم که کسی دروغ می گویدمی توانیم از این اصطلاح استفاده کنیم.
ذوق زده؛ هیجان زده
پول ذخیره کردن ( collocation )
با نظر حقارت نگریستن
عصبانی شدن؛ کفری بودن
بی خانه و کاشانه؛ آسمان جل؛ آس و پاس
در گرفتن؛ شیوع یافتن
خرج و دخل را در توازن نگاه داشتن
به کسی موقتاً جا دادن
تا تنور گرم است نان در بند
نقطه ضعف چشم اسفندیار پاشنه آشیل
آقازاده
به صورت نوشته
میز چیدن ( collocation )
هر چه دیدی از چش خودت دیدی
آب از آب تکون نمیخوره
دست سبز داشتن؛ استعداد پرورش گُل داشتن
در جلسه حضور یافتن
دیدار کوتاه؛سرزدن
دلگرم شدن ( collocation )
همچنین؛ بعلاوه؛ علاوه بر این
آویزان
در ملا عام اختلافات شخصی و خانوادگی را فاش کردن
پاتک
بیم و امید
ورود برای عموم آزاد است
گرسنه ماندن به دلیل وجود تشریفات
خسارت زدن
به دیدار کسی رفتن ( collocation )