پیشنهادهای شبنم اقبال زاده (٥٦)
خبر خوب با لحن خوبی چیزی را خاتمه دادن
با اینکه بعید به نظر می رسید.
بدون چشمداشت کار خوب انجام دادن
چلغوز
شغل بخصوص شغلی که موقتی باشد.
ضایع
فراواقعی
مصمم بودن برای انجام کاری
اعتراض و عدم رضایت خود را اشکارا و با صراحت اعلام کردن
تمایل همجنس گرایی خود را آشکارا اعلام کردن
بر روی لبه ی پرتگاه قدم برداشتن
پا در هوا ماندن و نامعلومی عاقبت
مثل خر در گل گیر کردن be in over my head
قشقرق
ناله و مویه
سرمایه ی اولیه
دیر وقت یا صبح خیلی زود
حتی لحظه ای تعلل نکردن
سردسته ی جاسوس ها
با دم گردو شکستن
تحقیر شدن
تخته ی موج سواری
همش
با تردید
مراقب امتحان
چسب برزنتی
الکتریسیته ی ساکن
خدا را چه دیدی
سوت و کور
جانماز آب کش
نمونه ی بارز چیزی
مدتی
پول خون
بهترین گزینه
وقتی زمان عمل می رسد.
زیر سوال بردن هم معنا می ده
مرغ کسی یه پا داشتن
دل به دریا زدن
معنی بالاخره سرانجام هم می ده eventually
اسکل
بای بای
چوب جیزی را خوردن و بعد یاد گرفتن
متظاهر
یا خدا!
حرف هام یادت باشه
وسط معرکه
ایاغ
گلیم خود را از آب کشیدن
این بار
لی لی به لالای کسی گذاشتن