پیشنهادهای فارسی را پاس بداریم. (٦٤٢)
ظریف، ماهرانه، نامحسوس
حدسی تقریبی کلی ناهموار
در نظر گرفتن مد نظر قرار دادن در نظر داشتن
قابلیت بالقوه ( نتایج ) ممکن یا احتمالی
دستاورد سهم نقش رهاورد
منظور موردی است که بعد از مورد اول می آید. بعد از در پی به دنبال
اجرای آزمایشی یک طرح در مقیاس کوچک و آزمایشی پیش از اجرای طرح اصلی. اجرا در مقیاس کوچک و آزمایشی. شبیه سازی فرآیند طرح اصلی در مقیاس کوچک و آزمایشگ ...
وضعیت های محتمل معمولا خوشبینانه، متوسط و بدبینانه
تلنگر
پایش رصد
در این میان در این بین
نقش داشتن سهم داشتن دستاورد داشتن رهاورد داشتن
موافقان Pros & Cons موافقان و مخالفان
سهم از کار یا پروژه سهم از طرح معادل Working Interest سهم از کار خطر دار مشاجره برخورد
فراتر از حد زیاده از حد تحمیلی بلند پروازی فراتر از واقعیت افراطی
دوره مدت شکل قالب
بزنگاه نقطه عطف نقطه ورود به مرحله مهم بعدی ( در پروژه )
اعتبار پژوهشی ( در دانشگاه ) برخوردار گشتن از چیزی
مواجه بودن با . . . . سر و کار داشتن با . . . . ارتباط داشتن با . . . . مرتبط بودن با . . . .
Practice: رویه Practise :ورزش، تمرین ورزشی
حقوق و دستمزد
پیش بینی شده در نظر گرفته شده
قابل ملاحظه
هزینه ( سرمایه ای ) . هزینه ( احداث ) . ( Capital Expenditure ( Capex به معنای هزینه های سرمایه ای یا همان هزینه های احداث پروژه است. مقایسه کنید ...
مخالفان Pros & Cons موافقان و مخالفان
در نظر گرفتن تنظیم کردن
بر حسب از منظر بر مبنای
( از حقوقی ) برخوردار ساختن مستحق ساختن
طراحی اولیه
کمی عینی قابل مشاهده هدف وسیله
مدیریت اختیار ( تصمیم گیری ) مرجع تصمیم گیری اقتدار توان سازماندهی. در نفت و گاز: ( Authority for expenditure ( AFE برآورد هزینه های حفاری در صنعت ...
نگهداری حفاظت
منسجم قوی استوار محکم خوب مستحکم منطقی
توانمندی
گام تکمیلی پیگیری کردن
قضاوت شخصی سلیقه ای ذهنیت بر مبنای استنباط شخصی
قطعه قسمت بخش
تحویل گردش مالی انتقال برگشت
بسیج عملیات ( مثلا عملیات حفاری ) جنبش نهضت پویش
انجام دادن در بر داشتن
عدم اطمینان. محتمل الوقوع. احتمال. اقتضایی. Contingencies در بحث برآورد هزینه های پروژه:هزینه های احتمالی. منظور مبالغی که برای پوشش عدم اطمینان ...
معرف بازگشت عطف مرجع
( در آمریکا ) وزیر
مناسب خوب
ترجمه کردن تبدیل کردن
مستراح مبال مبرز دستشویی توالت ( Water Closet ( W. C
راهبری هدایت کنترل
خطر، ریسک، در معرض، مواجهه، میزان. Risk exposure میزان ریسک
اجزاء جزء ظرفیت گنجایش واحد قسمت زیر مجموعه
خانه ویلایی. در آبادان چنین خانه هایی از زمان انگلیسی ها وجود دارند.