تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

[کسب وکار] همتایابی؛ جوریابی،

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

قابل تسهیم ( به صورت سهام شرکتی )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

reward

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

مشارکت انتفاعی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

عقیم کردن، اخته کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

عقیم کردن، خارج کردن رَحِم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

محضِ خاطرِ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

گروه هم اندیشی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

روح رفاقت، روحیه ی تیمی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

با ذهنیت کارتلی، با ذهنیت انحصارگری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

هزینه ی عوامل تولید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

نشریه ی فکاهی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

برای خودش، متناسب با وضع خودش،

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

داغان شده

پیشنهاد
١

دیوان کل محاسبات ( امریکا )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

معلومات ( مسأله )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

حقیقت پوشی وارونه نمایی تیره گری ( به عکس روشن گری )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

۱ - تجسس ۲ - پی جویی ۳ - ارزیابی دوره ای

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

فی البداهه ایجاد کردن، فی البداهه پدید آوردن، گربه شور کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

به منصه ی ظهور رسیدن، به عرصه رسیدن، پوست انداختن، رو آمدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

حدس ورزی ( نوعی روش مسأله گشایی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

انکشاف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

توجیه This shows how we can get more solution ideas by combining our brain power and knowledge – a good argument for brainstorming.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

اقتباس، گرفتن ( ایده ی جدید ) "hook on new ideas"

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

تعمیر، درست کردن، ترمیم کردن، روبه راه کردن، مرتب کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

خام دستی، خام کاری Solutioneering is the term used to describe the act of working up a solution prior to really understanding the problem that soluti ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

ابلهانه، احمقانه، مزخرف no matter how bad, good, trivial, wacky or impractical

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱ - خارج از رده؛ محصولی که قادر به برآورده کردن استانداردهای فنی یا سلیقه ی روز مشتریان نباشد. ۲ - مدل پایین؛ محصولی که گونه هایی با امکانات بیش تر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

خش دار، خش خورده، خراش دار، مخطّط scratched paint رنگ خش دار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

حوصله بر، انتخاب دشوار ( از نظر ذهنی ) ، نامطمئن . For some it is daunting to start to use a tool like 9 - Boxes برای بعضی ها استفاده از جعبه ی ابزار ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

[خطاب مؤدبانه] به خدمت رسیدن I've come about the damp. برای رفع چکه ی بام خدمت رسیده ام.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

جمع وجور، جمع شو . Many devices we would like to be there and big when in use and as small or unobtrusive as possible when not in use

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

به بار آمدن، حاصل شدن Some great changes in the world have come about by some small and apparently fairly insignificant inventions

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

ترکیده گی، سوراخ شدن ( لوله ) [بر اثر فشار یا خورده گی] breach pipe

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

جالب، چشم نواز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

پذیرا شدن ( جبهه نگرفتن در برابر چیزی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیونددار two apparently dependent or linked features دو ویژه گیِ وابسته یا پیونددار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

راه ندادن به The solution had saved them at least � 300, 000 and had been eluding them for many months با این جواب که ماه ها بود راهی به حل شدن نمی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

[پسوند]. . . شکن safe cracker متخصص باز کردن قفل ( گاوصندوق و . . . ) ، دزد حرفه ای nut cracker فندق شکن password cracker پس وردشکن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

رو کردن By stating the problem in these exact terms helps engineers come up with solutions اگر مسأله را به چنین زبان دقیقی بیان کنید، به مهندسان کمک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

اقدام به حل مسأله

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

فریبنده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

[داده پردازی] تبادل داده، سیگنال گیری گرفتن داده از ( فایل کامپیوتری، دیتابیس، حافظه یا انباره، یا پایانه ی نوعی وسیله ی الکترونیکی ) فرستادن سیگنال ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

۱ - غلات، ۲ - محصولات کشاورزی، ۳ - تجمع، انباشت ( انسان، اشیا )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

چوب برچین ( ابزار دسته داری شبیه �انبرِ خارجمع کن� که سر دیگر آن آهن رباست و می توان با آن اشیای فرومغناطیسی را از روی زمین برچید )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مصداق [مثال: Chemical presentation of this principle یعنی مصداق شیمیایی این اصل یا مصداق این اصل در حوزه ی علم شیمی]

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

۱ - اِسقاط، از حیّز انتفاع خارج کردن، ۲ - وارَهایی ( در برابر dispose هم به کار می رود ) ، از رده خارج کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱ - علف زن. ۲ - علف چین رشته ای. نوعی ماشین با محرکه ی برقی یا مکانیکی است که در آن از چند رشته سیم پلاستیکی چرخان با سرعت بالا برای چیدن علف و چمن و ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

راه گشایی. ره گشایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

پرپیچ وخم مثال: This is because in the complicated and detailed routes to problem solutions the Ideal is like a lodestar or compass زیرا در راه های پ ...