Toomaz - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rationale: منطق

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turgid: غلنبه سلنبه، دشوار، ملال آور، پیپید ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inclusion: درج کردن

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

delegated: تفویض شده

٣ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

diversion: [حقوق] قضا زدایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

diversion: [حقوق] قضا زدایی

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

depenalization: [حقوق] کیفرزدایی، مجازات زدایی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

destructuring: مخرب، ساختارشکنانه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decategorization: طبقه بندی زدایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

radical: انتقادی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lobby: رای زنی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

punitive: سزاگرا، سزادهنده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reconstructive: بازسازنده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cons: مخالفان

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stigmatizing: بدنام کننده، برچسب زننده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stigmatizing: بدنام کننده، برچسب زننده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

address: از بین بردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rationale: منطق

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rationale: منطق

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

decolonization: استعمارزدایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

decolonization: استعمارزدایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

degeneration: تباهی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

degeneration: تباهی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

constitution: پایه گذاری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

delegated: تفویض شده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

oriented: سوق داده، . . . محور

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

made: پدید آمده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

anchor: محکم کردن، تثبیت کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sociological: جامعه شناختی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sociological: جامعه شناختی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

distil: فشرده کردن، خلاصه کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

distil: فشرده کردن، خلاصه کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

addressing: رفع

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

integrated: در آمیخته، آغشته، درهم شده

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shaped: شکل داده شده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shaped: شکل داده شده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

specialize: specialize in sth: متخصص چیزی بودن، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

institutionalization: نهادینه سازی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

institutionalization: نهادینه سازی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

encapsulate: گنجاندن، وراد کردن، چارچوب داشتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

encapsulate: گنجاندن، وراد کردن، چارچوب داشتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

foundation: پیش زمینه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

devoted: مختص

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

development: تحول

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

succumb: succumb to:مغلوب. . . شدن، در برابر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

draw: draw attention to sb/sth: توجه کسی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

representing: بازنمایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tackle: مرتفع کردن، مقابله کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

campaigner: مبارز، فعالیت کننده، پیکارگر سرباز ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

campaigner: مبارز، فعالیت کننده، پیکارگر سرباز ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

recognition: اذعان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

motivate: با انگیزه . . . به وقوع پیوستن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

homophobia: همجنس گرا ستیزی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

homophobia: همجنس گرا ستیزی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

graduate: تحصیلات تکمیلی، فوق لیسانس، دکتری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

verse: تعلیم دادن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rank and file: ساده، معمولی، عادی، رده پایین، دون ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rank and file: ساده، معمولی، عادی، رده پایین، دون ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the ground: به دلیل اینکه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bid: ( در انتخابات سیاسی ) وعده دادن، قو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

implications: پیچیدگی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drunken: Drunken affair حادثه ای که عموم افر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

monograph: مونوگرافی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inclusion: درج کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

metric ton: ( یک ) تن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metric ton: ( یک ) تن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hierarchial: سلسله مراتبی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hierarchial: سلسله مراتبی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

attrition: کناره گیری ورزش: کناررفتن یا خروج ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sexually: از نظر جنسی، به لحاظ جنسی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sexually: از نظر جنسی، به لحاظ جنسی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نتایج: یافته ها

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

popularization: 1 - عمومیت دادن، عمومیت یافتن، رواج ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fallen: منحرف، بی عفت، گمراه، فریب خورده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

upstanding: شریف، درستکار، محترم، باشرف سالم، ق ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

misconduct: رفتار نادرست، رفتار غلط، رفتار ناشا ...

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های Toomaz