تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی چیزی را از کسی گرفتن ( بیشتر به معنیه کمک کردن به طرف مقابل ) مثلا If you don't need those old furniture pieces anymore, I can take them off yo ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چه اصراریه معنی انگلیسی به انگلیسیو دوستان اینجا بزارن دیکشنری اکسفورد/کمبریج که خیلی بهتر از شما معنی میکنه!!! همه اینجا دنبال معنیه پارسیشن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خودباور خودباورانه a self - confident child a self - confident manner

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اقامتگاه برای اجاره موقت ( let به معنی اجاره هست وقتی توانگلیس جلوی خونه ای میزنن To let یعنی واسه اجاره اگر بزنه let که یعنی اجاره رفته )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

به معنی " رابطه دوستی را ایجاد کردن/ یا رابطه دوستی را بیشتر کردن " معنی میده she formed a lasting friendship with Sam رابطه دوستی ماندگاری را با سام ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

همانطور که دوستان گفتن به معنی "خانواده طلاق" هست he come from a broken home ( باصطلاح فرزنده طلاقه ) خانواده از هم پاشیده میشه dysfunctional fami ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

اینطور به نظر میرسه ( ظاهرت اینطور نشون میده ولی در واقعیت اینجوری نیست ) you give the impression of being highly intelligent ظاهرت نشون میده که خی ...

پیشنهاد
٠

داشتن حس تصویر سازی قوی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

خراب شدن از بین رفتن This abbey fell into ruin about 300 years ago این صومعه حدود سیصد سال پیش ویران شد

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مسیری را طی کردن I followed a path that has lots of open fields

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

منظره یا مناظر چشم نواز ( فاقد هرگونه تهدید برای شما، مثلا دره ای یا پیچ تندی و. . . The gentle landscapes of Moravia in the Czech Republic مناظر چش ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صفحه مونیتور که در پشت صندلی جلو در هواپیما قرار دارد this airline offers an excellent in - flight entertainment

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

مقدمات سفر have you made your travel arrangements yet? هنوز مقدمات سفرتو انجام ندادی؟ We should take care of lots of things for our travel arrangemen ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

به شدت سرد ( مخالفش میشه به شدت داغ ( در مورد آب و هوا ) scorching hot ) we experienced freezing cold days in Germany

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی ناراحت شدن ( بیشتر از روی عصبانیت ) هم معنی میده Her mood darkened at the news. مودش با شنیدن خبر عوض شد ( عصبانی شد ) Luke's face darkene ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

همانطور که دوستان گفتن معنیش میشه "قدردانی کردن" معنی میده و بیشتر برای افراد مرده بکار میره "ادای احترام" کردن میشه pay your ( last ) respects to so ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

جریحه دار کردن The incident piqued his pride. آن حادثه غرورش را جریحه دار کرد.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

خودداری کردن از دادنه ( چیزی به کسی که بهش نیاز داره ) we withheld the payment until the work was done

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرزنش کردن، توبیخ کردن ( بصورت رسمی ) in an official statement, judge was reprimanded David for her bad behavior in the court

پیشنهاد
١

​to be careful not to do or say anything that might upset somebody مراقب باشی حرفی یا چیزی نگی که طرف مقابلت ناراحت شه people in japan try to avoid ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٧

میتونه به معنی "در نهایت" هم باشه people in California end up moving to Texas مردم کالیفرنیا در نهایت به تگزاس میرن در جواب دوستمون که پرسیدن معنی " ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

درستش Cost an arm and a leg خیلی گرون، قیمت جون ادمیزاد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

1 - مرطوب کردن make sure you dampen the cloth before cleaning 2 - به معنی خراب کردن، از بین بردن ( ruin ) زمانیکه برای plans یا emotions بکار میره hi ...