پیشنهادهای سید عباس حسینی (٢٢٤)
Round the corner Around the corner ۱. همون نزدیکیا / دورو برا / کنارا، ( تقریبا ) سر نبش ۲. در شرف وقوع، قریب الوقوع there's a chemist around the c ...
• جاده ی پر دست انداز و پر پیچ و خم ( که سفر/حرکت کردن در آن خطرناک است. )
• ( در مورد ماشین ) تعمیرگاه مترادف: repair shop
• املای درست این کلمه sprint هستش. به املای درست در همین دیکشنری مراجعه کنید.
• گردهمایی بخش فروش یک شرکت ( در مورد سیاست های، رویه های فروش، مشوق ها، یکی از محصولات یا خدمات شرکت و . . . )
• مکانی که مشاغل می توانند دفاتر یا اتاق هایی را برای جلسات، رویدادها و غیره اجاره کنند. • مکانی که شخص برای به امکاناتی از قبیل اینترنت، پرینتر و ...
• این یکی یا اون یکی • هم این و هم اون ( دیگری ) توضیح: زمانی که می خواهید دو گزینه ممکن را ارائه دهید می توانید از این عبارت استفاده کنید. Eg: ...
• ( معنی لغوی ) درمان آرام • ( معنی مفهومی ) روش درمانی ای که تهاجمی نباشد. ( مثل ماساژ، شن گرم، آب درمانی، استفاده از عناصر طبیعی و خلاصه هر روشی ...
Eg: I didn't want to play gooseberry with you and Bev. نمی خواستم مزاحم ( خلوت یا لاو ترکوندن ) تو و بِو باشم.
• به نظر من " زحمتی نیست " ، روان ترین معنیه.
• بازی بی خطر ( یعنی بازی ای که ریسک آسیب دیدگی در آن یا نیست یا خیلی ناچیزه. ) توضیح: innocent معانی مختلفی داره، اینجا بی خطر و آرام بودن منظور ...
• تعطیلات بی خطر، تعطیلات آرام ( یعنی گذراندن تعطیلات در مکان و به گونه ای که ریسک افتادن اتفاق بد و مخاطره آمیز نباشه یا خیلی ناچیز باشه. ) توضیح ...
• معادل با عبارت I'm in یعنی پایه ام.
• معادل spine - tingling هستش.
• pass away مودبانه ی مردن می شه نه past away.
• جالب ( جذاب ) وکنجکاو کننده
•کتاب یا متنی که اصطلاحا روان و راحت فهم باشه. ترجمه ی درست جمله دوستان: It's easy and enjoyable to read. خواندن آن آسان و لذت بخش است.
• دقت کتید املای درست این کلمه بعد از g، باید e داشته باشه.
Cardiovascular exercise Aerobic exercise Endurance exercise هر سه عبارت بالا به معنی ورزش های هوازی هستند.
■ معادل عبارت Come back down to earth و هر دو عبارت به یک معنی هستند. • با واقعیت روبرو شدن، به خود آمدن. ( بازگشت به واقعیت پس از یک دوره خیال پ ...
■ معادل عبارت Bring down to earth و هر دو عبارت به یک معنی هستند. • با واقعیت روبرو شدن، به خود آمدن. ( بازگشت به واقعیت پس از یک دوره خیال پرداز ...
• نظریه میکروب، در پزشکی، این نظریه ی پذیرفته شده است که بیماری های خاص در اثر حمله میکروارگانیسم ها به بدن ایجاد می شود.
• ( معنی لغوی ) زمینه ی موقعیتی یا وضعیتی از تعریف گوگل دوتا معنی شسته رفته ی زیر رو در آوردم: • زمینه ی مشترک • زمینه ی مشترک داشتن / ایجاد کردن ( ...
این کلمه بریتیش هست. معادل امریکن اون field day ( s ) هست که تو همین دیکشنری می تونین سرچش کنین. و اما معنیش: • روز مسابقات ورزشی ( رویدادهاییهست ...
• یه چیز مسلم/ حتمی / قطعی است. معادل با عبارت One thing is for sure هستش. Ex: One thing is for certain, an aging population has increased the pr ...
توضیحات و ترجمه ی جمله ی نمونه ی شماره ۱: در قسمت توضیح انگلیسی به انگلیسی همین کلمه در همین پیج اومده: if you say that someone doesn't know when t ...
• املای درست تجارت trade می شه. به املا دقت کنین.
• شب بیدار نگه داشتن، جلوگیری کردن از خواب Ex: Using your mobile device can keep you up at night an that you don't get enough sleep. استفاده از ...
• آتشفشان غیر فعال برعکس می شه: Live Volcano آتش فشان فعال
• زمان طولانی ( جایگزین مناسبی برای long time هستش. )
• مردم یک کشور
۱. غیر قابل تصدیق / تایید/ پذیرفتن/ دفاع ۲. غیر قابل تحمل ۳. غیر قابل حمایت/ تامین/ حفظ و نگهداری/ پیاده سازی ( از نظر مالی، روحی و . . . ) ۴. غیر ...
معنی لغویش می شه " ذهن پیر تر " که خیلی مناسب به نظر نمی رسه: برداشت مفهومی خودم که مناسب تر به نظر می رسه: • فرد با تجربه تر • فرد پخته تر Eg: to ...
بسته به جمله می تواند: • غیر مرتبط، بی ربط • غیر ضروری، بی اهمیت معنی دهد.
• بیمه ی درمانی خصوصی ( که در آن بیمه شونده معمولاً از جیب خود برای بیمه درمانی خصوصی پرداخت می کند. )
• سیستم خدمات بهداشتی و درمانی ای که در آن همه شهروندان بدون نیاز به پرداخت هزینه، خدمات بهداشتی و درمانی را دریافت می کنند.
• معنی ای که آزاده خانوم ارائه کردند اشتباهه. Impend به معنی " قریب الوقوع " می شه. ولی حالت فعلی این کلمه impede هست که به معنی " ممانعت / مشکل ایج ...
• نظر غالب افراد/مردم در مورد موضوعی ( که به طور گسترده و از زمان دور تا به الآن بوده. ) E. g: The traditional idea is rural life is healthier, bu ...
• مفهوم سنتی ( مفاهیم سنتی آن دسته از اندیشه ها، اصول یا باورهایی هستند که قرن ها پایه و اساس جامعه بوده و از نسلی به نسل دیگر منتقل شده اند. )
• املای درستش malaysia هست.
• موارد حاد • شرایط ( وضعیت ) بغرنج
• جراحی سنگین
• ورزش برخوردی ( ورزشی که در آن شرکت کنندگان لزوماً با یکدیگر تماس بدنی دارند. )
• مرکز ورزشی ( ساختمانی که عموم مردم می توانند برای انجام انواع مختلف ورزش، شنا و غیره به آنجا بروند. )
در تکمیل توضیحات دوست خوبمون میثم نبی پور معنی زیر رو هم اضافه می کنم: • غیر اینه ؟
• مال حرام
• معادل" دیگه ذله شدن " از چیزی که در یک دوره زمانی آزردتون کرده یا دیگه ازش خسته شدین.
• مفید / کارآمد / به درد بخور بودن ( در شرایط خاص ) مثال : That key will come in handy if you lock yourself out. اگر ( ناخواسته ) در رو روی خودت ...
• اصلا یه کار بهتر . . . • با این حال ( اصلا ) بهتر است که . . . ( از این عبارت زمانی استفاده می شود که آنچه قرار است گفته شود بهتر از چیزی است که ...
• به عبارت You don't want to در همین دیکشنری مراجعه کنید.