همه‌ی پاسخ‌ها

can't help sth = نمی تونم جلوی چیزی رو بگیرم / نمیتونم فلان چیزو متوقف کنم مثال :  i cant help laughing = نمی تونم جلوی خنده م رو بگیرم / نمیتونم نخندم

به  خوبی سابق نبودن  پسرفت کردن  از دست دادن یک قابلیت یا استعداد  اُفت کردن   از یاد رفتن مهارت

Shameful : شرم اور/ خجالت اور Disgraceful: ننگین/خفت بار/شرم اور/آبرو برنده 

به چم محرک  و  برانگیزاننده است

If you can't help the way you feel or behave, you cannot control it or stop it happening. این اصطلاح هنگامی استفاده می شود که احساس یا رفتاری را نمی توان کنترل کرد یا وقتی که کسی نتواند از انجام کاری دست بکشد یا صرف نظر کند. I couldn’t help thinking about the past. معنی: نمی توانم فکر کردن درباره گذشته را متوقف/کنترل کنم.  

در اختصار و تبدیل کلمات اعجاب و زیبایی خاصی نهفته است که تا در تلاش برای رمز گشایی واژه ها نباشید لذت کشف را درک شاید نکنید. فسنجان. افسانهٔ جان=فسانه گان فسنجان » سنج صدای و آوای کوفتن چیزی» برای تهیهٔ آن خورش بایست کوفتن آغازید و صدای کوفتن گردو و ناردانه و مخلفات آن آواز سنج از آن مطبخ برآرد.

ایدا ی پشتش اینه که برای به دست آوردن چیزی که به تصاحب ندارید باید چیزی که برای شما ارزشمنده یا پاکه رو فدای اون خواسته بکنید. مثال امروزیش میشه شما زمان خوشگذرونی رو کنار  می‌گذارید و به کار میپ ...

توضیحات داده شده کامل بود فقط این نکته را بدانیم که مه مغزی موقت و گذرا است.

بما صلیتم در قرآن بارها آمده. ولی در سوال شما دو مطلب غیر مرتبط به هم ربط داده شده اند که قیاس مع الفارق است و به هم ربطی ندارند. در مقایسه کلی صبر در قرآن در جایگاه بالا و گاهی در تقویت صبر امر به هردو در کنار هم شده است. ولی مقام صبر کنندگان همواره بالاتر از مصلّین ذکر شده.