معنی maxing out

کاملا پر - سرشار بودن. مانند:

The card she stole from me was maxed out.

کارت اعتباري من کاملا پر بود

یا کاملا خالی شدن

they said to tell you that youre maxed out at your bank

گفتند به شما  بگم که حساب بانکي تون خالي شده

بیرون بردن، دست برداشتن

I need to get Max out of the station fast.

من بايد مکس را سريع از ايستگاه راديويي خارج کنم

Why don't you just leave Max out of it

چرا دست از سر مکس بر نمي داري؟

به بالاترین حد رساندن

I maxed out all my credit cards cash advances.

پرداخت همه کارتهای اعتباری ام را به بالاترین حد رساندم!

بیشترین، حداکثر

Nurses say he maxed out on his pain meds.

پرستار گفت که آن بيشترين مقدار داروي مسکن را به او داده

General, that craft maxes out 17,000 pounds, we can drop it from a C-17.

ژنرال:  اگر اين سفينه حداکثر 7 تن وزن داشته باشد مي توانيم از يک هواپيماي باربري سي-17 بیندازيمش.

did you Max it out or something

بيشتر از حد مجاز خريد کردي ؟