اقسام مفاهیم کلی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مفاهیم کلی در علوم عقلی که از ابتکارات فلاسفه اسلامی بوده بر سه قسم مفاهیم ماهوی، فلسفی و منطقی تقسیم می شود.
مفاهیم کلی که در علوم عقلی از آنها استفاده می شود به سه دسته تقسیم می گردند مفاهیم ماهوی یا معقولات اولی مانند مفهوم انسان و مفهوم سفیدی و مفاهیم فلسفی یا معقولات ثانیه فلسفی مانند مفهوم علت و مفهوم معلول و مفاهیم منطقی یا معقولات ثانیه منطقی مانند مفهوم عکس مستوی و مفهوم عکس نقیض. یادآور می شویم که انواع دیگری از مفاهیم کلی هستند که در علم اخلاق و علم حقوق مورد استعمال واقع می شوند و در مقالات بعدی به آنها اشاره می کنیم. این تقسیم سه گانه که از ابتکارات فلاسفه اسلامی است فوائد فراوانی دارد که در ضمن بحث های آینده با آنها آشنا خواهیم شد و عدم دقت در بازشناسی و تمییز آنها از یکدیگر موجب خلط ها و مشکلات زیادی در بحث های فلسفی می شود و بسیاری از لغزش های فلاسفه غربی در اثر خلط بین این مفاهیم حاصل شده که نمونه آنها را در سخنان هگل و کانت می توان یافت. از این روی لازم است توضیحی پیرامون آنها بدهیم.
← مفاهیم قابل حمل بر امور عینی و غیر عینی
۱. ویژگی مفاهیم منطقی این است که فقط بر مفاهیم و صورت های ذهنی حمل می گردند و از این روی با اندک توجهی کاملا باز شناخته می شوند همه مفاهیم اصلی علم منطق از این دسته هستند.۲. ویژگی مفاهیم ماهوی این است که از ماهیت اشیاء حکایت می کنند و حدود وجودی آنها را مشخص می سازند و به منزله قالب های خالی برای موجودات هستند و از این روی می توان آنها را به قالب های مفهومی تعریف کرد این مفاهیم در علوم مختلف حقیقی کاربرد دارند.۳. ویژگی مفاهیم فلسفی این است که بدون مقایسات و تحلیل های عقلی به دست نمی آیند و هنگامی که بر موجودات حمل می گردند از انحاء وجود آنها نه حدود ماهوی آنها حکایت می کنند مثلا مفهوم علت که بر آتش اطلاق می گردد هیچ گاه ماهیت خاص آنرا مشخص نمی سازد بلکه از نحوه رابطه آن با حرارت که رابطه تاثیر است حکایت می کند رابطه ای که بین اشیاء دیگر هم وجود دارد گاهی از این ویژگی به این صورت تعبیر می شود که مفاهیم فلسفی ما بازاء عینی ندارند یا عروضشان ذهنی است هر چند این تعبیرات قابل مناقشه و محتاج به توجیه و تاویل هستند همه مفاهیم فلسفی خالص از این دسته اند.۴. ویژگی دیگر مفاهیم فلسفی این است که در ازاء آنها مفاهیم و تصورات جزئی وجود ندارد مثلا چنین نیست که ذهن ما یک صورت جزئی از علیت داشته باشد و یک مفهوم کلی و همچنین مفهوم معلول و دیگر مفاهیم فلسفی بنابراین هر مفهوم کلی که در ازاء آن یک تصور حسی یا خیالی یا وهمی وجود داشت به طوری که فرق بین آنها فقط در کلیت و جزئیت بود از مفاهیم ماهوی خواهد بود نه از مفاهیم فلسفی ولی باید توجه داشت که عکس این ویژگی در مفاهیم ماهوی بطور کلی صادق نیست یعنی چنین نیست که در ازاء هر مفهوم ماهوی یک صورت حسی یا خیالی یا وهمی وجود داشته باشد مثلا مفهوم نفس یک مفهوم نوعی و ماهوی محسوب می شود ولی صورت ذهنی جزئی ندارد و فقط مصداق آنرا می توان با علم حضوری مشاهده کرد
مفاهیم اعتباری
واژه اعتباری که در سخنان فلاسفه فراوان به چشم می خورد به چند معنی استعمال می شود و در واقع از مشترکات لفظی است که باید به فرق بین معانی آن دقیقا توجه کرد تا خلط و اشتباهی روی ندهد و مغالطه ای پیش نیاید. طبق یک اصطلاح همه معقولات ثانیه خواه منطقی باشند و خواه فلسفی اعتباری نامیده می شوند و حتی مفهوم وجود از مفاهیم اعتباری بشمار می رود این اصطلاح در کلمات شیخ اشراق زیاد به کار رفته و در کتب مختلف وی درباره اعتبارات عقلی به همین معنی بحث شده است. در اصطلاح دیگری عنوان اعتباری به مفاهیم حقوقی و اخلاقی اختصاص می یابد مفاهیمی که در اصطلاح متاخرین مفاهیم ارزشی نامیده می شوند چنانکه در اصطلاح سومی تنها مفاهیمی که به هیچ وجه مصداق خارجی و ذهنی ندارند و به کمک قوه خیال ساخته می شوند اعتباریات نامیده می گردند مانند مفهوم غول این مفاهیم را وهمیات نیز می نامند همچنین اعتبار اصطلاح دیگری در مقابل اصالت دارد که در بحث اصالت وجود یا ماهیت به کار می رود و در جای خودش توضیح داده خواهد شد. آنچه مناسب است توضیحی پیرامون آن داده شود اعتباری به معنای ارزشی است البته تفصیل مطلب را باید در فلسفه اخلاق و فلسفه حقوق جستجو کرد و ما در اینجا به مناسبت توضیح مختصری خواهیم داد
مفاهیم اخلاقی و حقوقی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس