تلقیح

/talqih/

مترادف تلقیح: آبستنی، باروری، بارورسازی، لقاح، آبله کوبی، واکسیناسیون، مایه زدن، واکسن زدن، گشن دادن، گشن سازی، آبستن کردن

معنی انگلیسی:
inoculation, insemination, fecundation, pollination

لغت نامه دهخدا

تلقیح. [ ت َ ] ( ع مص ) گشن دادن خرمابن را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). گشن دادن خرمابن و مادیان را.( آنندراج ). || آبستن کردن باد درخت را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || به اصطلاح طب ، کوبیدن آبله و جز آن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

۱- ( مصدر ) گشت دادن مای. خرمای نر را بدرخت خرمای ماده داخل کردن تا بارور گردد . ۲ - داخل کردن مای. آبله در بدن برای جلوگیری کردن از سرایت آن ( اختصاصا ) . ۳ - مایه زدن واکسن زدن ( مطلقا ) . ۴ - ( اسم ) مایه کوبی . جمع : تلقیحات .

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - بارور کردن درخت خرمای ماده به وسیلة داخل کردن مایة خرمای نر به درون آن . ۲ - واکسن زدن .

فرهنگ عمید

۱. (پزشکی ) داخل کردن ویروس یا میکروب ضعیف شدۀ یک مرض واگیردار به بدن از طریق خراش دادن پوست برای تولید بیماری خفیف به منظور ایجاد ایمنی در برابر همان مرض، مانند داخل کردن مایۀ آبله به بدن برای جلوگیری از مبتلا شدن به آن، مایه کوبی.
۲. مایۀ درخت خرمای نر به درخت خرمای ماده داخل کردن برای بارور شدن آن.
* تلقیح مصنوعی: (پزشکی ) داخل کردن منی در مهبل به وسیله ای غیر از مقاربت، برای باردار کردن.

فرهنگستان زبان و ادب

{insemination} [علوم سلامت] قرارگیری مایع منی در زهراه یا گردن زهدان (cervix )

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تلقیح (ابهام زدایی). تلقیح ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • تلقیح (فقه)، از موضوعات جدید فقهی و حقوقی، به معنای بارور ساختن انسان با ابزار پزشکی• تلقیح مصنوعی، کاشت نطفه در رحم از غیر طریق آمیزش و از مسائل مستحدثه• تلقیح خرما، بارور کردن درخت خرما
...

[ویکی فقه] تلقیح (فقه). تلقیح، از موضوعات جدید فقهی و حقوقی، به معنای بارور ساختن انسان با ابزار پزشکی می باشد.
واژه تلقیح به معنای آبستن کردن و بارور ساختن جنس ماده است و در مورد باد و ابر و گیاه و حیوان و انسان به کار می رود.

جنبه بحث
تلقیح مصنوعیِ انسان هر چند در اصل موضوعی پزشکی است، دارای جنبه های گوناگونِ روان شناختی، جامعه شناختی، فلسفی، اخلاقی، فرهنگی، دینی و حقوقی است. در این مقاله جوانب فقهی و حقوقی تلقیح بررسی می شود.

روش های تلقیح
عوامل متعددی می تواند موجب ناباروری یا کاهش قدرت باروری شود و تلقیح را موجه سازد. بر این اساس، روش های گوناگونی برای تلقیح پدید آمده، هر چند از نظر علمی همه این روش ها را نمی توان تلقیح نامید. شایعترین روش، تلقیح داخل رحمی با بهره گیری از اسپرمِ پرداخت شده است. روش های کمکیِ تولید مثل، مانند لقاح خارج رحمی، نیز وجود دارد. کاربرد هر یک از روش های تلقیح به چگونگی عامل ناباروری یا ضعف باروری وابسته است.

حکم فقهی
...

دانشنامه آزاد فارسی

تَلْقیح (inoculation)
(یا: مایه کوبی) تزریق ارگانیسم های کشته شده یا ضعیف شدۀ حامل بیماری یا سم آن ها (واکسن) به بدن و مبتلاکردن فرد به شکل خفیف بیماری، به منظور ایجاد ایمنی.

مترادف ها

insemination (اسم)
کاشتن، ابستن کردن، تلقیح

inoculation (اسم)
تلقیح، مایه کوبی

vaccination (اسم)
تلقیح، واکسن زنی، ابله کوبی

فارسی به عربی

تطعیم , تلقیح

پیشنهاد کاربران

تلقیح: ( Inoculation ) ) [امراض نباتی]عبارت از تماس عامل مرض با نبات است. عامل مرض را مایه ی تلقیح می گویند.

بپرس