ریزاب

لغت نامه دهخدا

ریزاب. ( اِ مرکب ) ریزآب. آب چرکینی که از حمامها و از شستشوی جاری می شود. ( ناظم الاطباء ). رافد. رافده. ساعده. ریجاب. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به مترادفات کلمه شود.

ریزاب. ( اِخ ) دهی از بخش فدیشه شهرستان نیشابور. دارای 232 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول عمده آنجا غلات و صنایع دستی آنجا کرباس بافی است. طایفه کلاه درازی در این ده سکونت دارند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

دانشنامه عمومی

ریزآب (بردسکن). ریزآب روستایی از توابع بخش انابد شهرستان بردسکن در استان خراسان رضوی ایران است.
این روستا در دهستان درونه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.
عکس ریزآب (بردسکن)

ریزاب (بیرجند). ریزاب یک منطقهٔ مسکونی در ایران است که در دهستان باقران واقع شده است. [ ۱] براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، ریزاب ۱۱۱ نفر جمعیت دارد. [ ۲]
عکس ریزاب (بیرجند)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس