فتح القدیر

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] فتح القدیر الجامع بین فنّی الروایة و الدرایة من علم التفسیر تألیف محمد بن علی بن محمد شوکانی (متوفی 1250ق) تفسیر کامل قرآن به زبان عربی و به روش روایی و اجتهادی (درایی) می باشد که در نوع خود کم نظیر است.
شوکانی در مقدمه خود در تبیین انگیزه تألیف تفسیر متذکر می شود که، چون تفسیر جایگاه بالایی دارد و در بین علوم مختلف ممتاز است، و نیز مفسرین غالباً به دو گروه تقسیم شده اند: عده ای فقط روایت را در نظر گرفته و از بحث های دیگر اجتناب کرده اند و عده ای نیز فقط بحث های آلی مانند لغت، معانی، بیان و... را مطرح نموده، روایات تفسیری پیامبر(ص) و صحابه و تابعین را مدنظر نداشته اند، هر کدام از این دو گروه، کاری ناقص انجام داده اند؛ بنا به ضرورت جمع بین این دو شیوه، تصمیم گرفتم تفسیری تألیف نمایم
مفسر در توضیح روش خود می نویسد: «من در تفسیر چند امر را انجام داده ام: 1-ترجیح بین تفاسیر متعارض، 2-بیان معانی لغوی، اعرابی و بیانی، 3-نقل روایت تفسیری از پیامبر(ص)، صحابه، تابعین، تابعین آنها و مفسرین معتبر». ایشان ادامه می دهند که: «برخی روایات ضعیف را به دو دلیل آورده ام: 1-قرینه مقایسه بر تقویت آن وجود داشته باشد. 2-موافق معنای عربی باشد».
ایشان معتقد است تفسیر «درالمنثور» سیوطی مشتمل بر غالب روایاتی است که در تفاسیر گذشتگان موجود است؛ که شامل روایات تفسیری پیامبر(ص)، تفسیر صحابه و تابعین پس از آنهاست. شوکانی با حذف تکرارها و اتحادهای لفظی (که با «مثله» یا «نحوه» مشخص شده است) مقداری روایت از آنچه در تفاسیر علماء روایت یافته یا در تصحیح، تحسین، تضعیف و جمع و ترجیح به آن رسیده، به آن اضافه کرده است.
برخی اسانید روایت را به خاطر وجود آنها در کتب و منابع تفسیری مانند طبری، سیوطی، ابن کثیر، قرطبی و... حذف نموده و در این باب خواننده را به منبع اصلی رجوع می دهد.

[ویکی فقه] فتح القدیر (کتاب). «فتح القدیر الجامع بین فنی الروایة و الدرایة من علم التفسیر» تالیف محمد بن علی شوکانی ،تفسیر کامل قرآن به زبان عربی می باشد که به روش روایی و اجتهادی (درایی) پرداخته و در نوع خود کم نظیر است.
شوکانی در مقدمه خود در تبیین انگیزه تالیف تفسیر متذکر می شود که، چون تفسیر جایگاه بالایی دارد و در بین علوم مختلف ممتاز است، و نیز مفسرین غالبا به دو گروه تقسیم شده اند، عده ای فقط روایت را در نظر گرفته و از بحثهای دیگر اجتناب کرده اند، عده ای نیز فقط بحثهای آلی مانند لغت، معانی، بیان و... را مطرح نموده، روایات تفسیری پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم و صحابه و تابعین را مد نظر نداشته اند. که هر کدام از این دو گروه، کاری ناقص انجام داده اند، بنا به ضرورت جمع بین این دو شیوه، تصمیم گرفتم تفسیری تالیف نمایم.
روش تفسیری
در توضیح روش خود می نویسد: «من در تفسیر چند امر را انجام داده ام: ۱- ترجیح بین تفاسیر متعارض.۲- بیان معانی لغوی، اعرابی و بیانی.۳- نقل روایات تفسیری از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم ، صحابه، تابعین، تابعین آنها و مفسرین معتبر». ایشان ادامه می دهند که: «برخی روایات ضعیف را بدو دلیل آورده ام الف) قرینه مقایسه بر تقویت آن وجود داشته باشد. ب) موافق معنای عربی باشد.» ایشان معتقد است تفسیر «درالمنثور» سیوطی مشتمل بر غالب روایاتی است که در تفاسیر گذشتگان موجود است. که شامل روایات تفسیری پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم تفسیر صحابه و تابعین پس از آنهاست. شوکانی با حذف تکرارها و اتحادهای لفظی (که با «مثله» او «نحوه» مشخص شده است) مقداری روایت از آنچه در تفاسیر علماء روایت یافته یا در تصحیح، تحسین، تضعیف و جمع و ترجیح به آن رسیده، به آن اضافه کرده است. برخی اسانید روایت را به خاطر وجود آنها در کتب و منابع تفسیری مانند طبری، سیوطی، ا بن کثیر، قرطبی و... حذف نموده و در این باب خواننده را به منبع اصلی رجوع می دهد. تسلط شوکانی بر علوم مختلف مانند لغت، نحو، صرف، بلاغت، اصول فقه، توحید، اسباب النزول، قصص، ناسخ و منسوخ، احادیث نبوی و فقه، از او مفسری توانا ساخته و سبب شده جمع او بین روایت و درایت در تفسیر بر- محمد بن یحیی بن بهران که قبل از او چنین کاری را تجربه کرده است، بهتر و مفیدتر و بسیطتر انجام گیرد. ایشان در مقدمه خود اشاره ای به فضل قرآن، فواید معرفت به احکام آن، و آشنایی با مکی و مدنی، دارد.
پردازش مطالب
شیوه شوکانی چنین است که در آغاز آیات را ذکر می کند و تفسیری معقول از آن ارائه می دهد، آنگاه به روایات تفسیری گذشتگان می پردازد. به تناسب بین آیات عنایت ندارد و آن را بی فایده دانسته، تکلفی دور از انصاف بر اساس رای شخصی، محسوب می کند. ذیل آیات ۴۰ تا ۴۲ بقره. اعتماد وی در لغت بیشتر به مبرد، ابو عبیده و فراء است. کمتر به اختلاف قرائت ها اشاره می کند و در حد لزوم به آنها می پردازد. ذیل آیات احکام اختلاف آرای فقهی مذاهب را با ذکر دلایلشان یادآور می شود و با آزادی نظر کامل و استنباط شخصی درباره آنها به داوری می نشیند. اهتمام شوکانی بیشتر به نحاس، ابن عطیه دمشقی، ابن عطیه اندلسی، قرطبی زمخشری و سیوطی بوده است.
← تعصب در عقاید
...

پیشنهاد کاربران

بپرس