قابوس بن وشمگیر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قابوس بن وشمگیربن زیار، ملقب به شمس المعالی، چهارمین امیر سلسلۀ آل زیار بود.
او در ۳۶۶ پس از مرگ برادرش، بیستون، به قدرت رسید و آن هنگام در شهریارکوهِ طبرستان بود. از بیستون پسر خردسالی مانده بود که دباج بن بانی گیل ، پدربزرگ مادری این طفل ، می کوشید او را به حکومت برساند، اما بسیاری از فرماندهان و لشگریان زیاری، قابوس را به پادشاهی برگزیدند. قابوس دو دوره حکومت کرد. دورۀ نخست به آرامی گذشت. اما پس از مرگ رکن الدوله بویهی ، بین فرزندانش اختلاف افتاد و عضدالدوله حکومت را در دست گرفت. از این رو، فخرالدوله، برادر عضدالدوله، به دربار قابوس ( شوهرخاله و پدر همسرش) پناه برد.
← نبردی میان قابوس و بویهیان
(۱) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ.(۲) ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران ۱۳۲۰.(۳) ابن خلدون.(۴) ابن خلکان، بیروت ۱۳۹۲.(۵) ابوعلی سینا و ابوعبید جوزجانی، سیرةالشیخ الرئیس و فهرست کتبه و ذکرالاحواله و تواریخه، تهران۱۳۳۱ش.(۶) ابوریحان بیرونی، الآثار الباقیه.(۷) عبدالملک بن محمد ثعالبی، یتیمةالدهر، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.(۸) یاقوت حموی، مُعجم الادباء، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۹۸م.(۹) خواندمیر.(۱۰) سنایی غزنوی، دیوان حکیم سنایی غزنوی، چاپ مدرس رضوی، تهران ۱۳۶۲.(۱۱) محمدبن عبدالجبار عتبی، الیمینی (تاریخ یمینی)، چاپ ذنون الثامری، بیروت ۲۰۰۴.(۱۲) عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر، قابوسنامه، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۴ش.(۱۳) عوفی.(۱۴) سیدظهیرالدین مرعشی، تاریخ طبرستان، رویان و مازندران، چاپ برنهارد دارن، تهران ۱۳۶۳ش.(۱۵) حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده.(۱۶) مسکویه، تجارب الامم، چاپ ابوالقاسم امامی، تهران ۱۳۸۰ش.(۱۷) احمدبن عمر نظامی عروضی، چهارمقاله، چاپ محمد قزوینی، تهران ۱۳۲۷.(۱۸) عبدالرحمان بن علی یزدادی، کمال البلاغه، چاپ محمدجواد شریعت، اصفهان ۱۳۶۲.

دانشنامه آزاد فارسی

قابوس بن وُشْمْگیر ( ـ۴۰۳ق)
مقبره قابوس بن وشمگیر، گنبد قابوس، گلستان
مقبره قابوس بن وشمگیر، گنبد قابوس، گلستان
مقبره قابوس بن وشمگیر، گنبد قابوس، گلستان
مقبره قابوس بن وشمگیر، گنبد قابوس، گلستان
مقبره قابوس بن وشمگیر، گنبد قابوس، گلستان
مقبره قابوس بن وشمگیر، گنبد قابوس، گلستان
(ملقب به: شمس المعالی) از امیران آل زیار (حک: ۳۶۶ـ۳۷۱ و ۳۸۸ـ۴۰۳ق). پس از مرگ ظهیرالدوله بیستون بن وشمگیر، به گرگان شتافت ، لشکریان از وی استقبال کردند و او را به پادشاهی برگزیدند. اما پس از شکست از سپاه مؤیدالدوله دیلمی در ۳۷۰ق، قابوس به نیشابور رفت و هجده سال دور از پایتخت خود و در پناه سامانیان به سر برد. هنگامی که مردم گرگان از او خواستند تا به آن شهر بازگردد، با استفاده از ناتوانی آل بویه ، از نیشابور به گرگان شتافت و آن جا را از دست مجدالدوله دیلمی بیرون آورد (۳۸۸ق). قابوس در دورۀ دوم سلطنتش با فتح سرزمین های میان گرگان و استرآباد قلمرو خود را افزایش داد اما به دلیل ظلم و بدخویی وی ، لشکریانش شورش کردند، قابوس به ناچار از امارت کنار رفت و فرزند خود منوچهر را به فرمانروایی آن جا برگزید. با وجود این سرانجام به دست سربازان خود که از او بیمناک بودند، در قلعه جناشک کشته شد. قابوس پادشاهی ادیب و شاعری توانا بود و به دو زبان فارسی و عربی شعر می سرود. خطی نیکو داشت و در علوم مختلف صاحب نظر بود. مجموعۀ رسائل او به نام کمال البلاغه جمع و تدوین شده است . ابوریحان بیرونی کتاب آثارالباقیه اش را به نام او تألیف نمود. وی پادشاهی ستمگر و کینه توز بود و در برابر گناهان کوچک فرمان قتل صادر می کرد. مقبرۀ او در ساختمان گنبد قابوس قرار دارد. این گنبد در ۳۹۷ق به امر قابوس ساخته شده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس