متواترات

لغت نامه دهخدا

متواترات. [ م ُ ت َ ت ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ متواتره. اخبار و سخنانی که آنها را نقل کرده باشند به نحوی که مفید علم باشد :...یکی تجربیات و یکی متواترات. ( دانشنامه علائی ، منطق ص 110 ). متواترات چنانک ، بغداد موجود است. ( اساس الاقتباس ص 345 ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع متواتره : ... یکی تجربیات ویکی متواترات . متواترات چنانک بغداد موجود است .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] متواترات قضایایی هستند که به دلیل کثرت قائلین، انسان اعتقاد به عدم کذب کلام پیدا می کند. متواترات مربوط به صناعات خمس است که در صناعت برهان به کار می رود.
منطق علمی است که به ما نحوه ی درست فکر کردن را می آموزد و ذهن را از خطای در فکر کردن مصون می دارد. هنگام فکر کردن، ذهن حرکتی در معلومات می کند و با چینش آنها به مطلوب دست می یابد.
← مصونیت از خطای در فکر کردن
«
متواترات» به قضایایی گفته می شود که به علت شنیدن از افراد متعدد، فرد احتمال کذب آن قضیه را نمی دهد و در اصطلاح، یقین به خبر پیدا می کند.
← ملاک در متواترات
۱. ↑ مظفر، محمدرضا، المنطق، تعلیقه فیاضی، ص۸، مؤسسه نشر اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۴۲۸ق.
...

دانشنامه آزاد فارسی

مُتَواتِرات
اصطلاحی در منطق. قضایایی که از طریق تواتر، یعنی گواهی اشخاص بسیار که احتمال تبانی بین آن ها منتفی است، در منطق صحیح و یقینی به شمار آمده اند، مانند «ارسطو شاگرد افلاطون بوده است»؛ «کتاب شفا نوشتۀ ابن سینا است». می توان قضایای تاریخی را از متواترات به حساب آورد. متواترات ازجمله مبادی قیاس برهانی است.

پیشنهاد کاربران

بپرس