مستطیل

/mostatil/

برابر پارسی: راست گوشه

معنی انگلیسی:
rectangular, oblong, rectangle

لغت نامه دهخدا

مستطیل. [ م ُ ت َ ] ( ع ص ، اِ ) نعت فاعلی از استطالة. آنچه دراز شده باشد. ( اقرب الموارد ). دراز. ( منتهی الارب ). طویل. || الفجرالمستطیل ؛ فجر اول که فجر کاذب نیز گویند. ( منتهی الارب ). رجوع به استطالة شود. || در اصطلاح هندسه ، جسمی دراز که طول و عرضش برابر نباشد. ( غیاث ). سطحی مستوی که از چهار جانب چهار ضلع همگی آن سطح را احاطه کرده باشد و هر دو ضلع روبروی یکدیگر از آن اضلاع متساوی باشند. و جمیع چهار ضلع برهم قائمه باشند و مستطیل را مسطح نیز نامند. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). مربع قائم الزوایا که هر دو ضلع متقابل آن متساوی باشند، و محیط آن از دو برابر کردن مجموع طول و عرض بدست می آید و مساحتش حاصل ضرب طول در عرض است. || حرف ضاد. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( اسم صفت ) دراز طولانی .

فرهنگ معین

(مُ تَ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - دراز، طولانی . ۲ - شکل چهارگوشی که طول آن بزرگتر از عرض باشد.

فرهنگ عمید

شکل متوازی الاضلاع که هریک از زوایای آن برابر با یک قائمه باشد، شکل چهارگوشه که دو ضلع آن بلندتر از دو ضلع دیگر باشد، مربع مستطیل.

دانشنامه عمومی

در هندسه اقلیدسی، مستطیل یا راست گوش یا راست گوشه ( به انگلیسی: Rectangle ) یک چهارضلعی است که همه گوشه هایش، راست ( قائمه ) باشند. مستطیل نوعی متوازی الأضلاع است که هر دو ضلع همسایه برهم عمودند.
ضلعِ محور x مستطیل را پهنا ( عرض ) و ضلعِ محور y را درازا ( طول ) نامند. مساحت مستطیل از حاصل ضرب طول در عرض آن و محیط آن از دوبرابر طول در عرضش به دست می آید.
به مستطیلی که طول همه ضلع هایش برابر باشد چهارگوش ( مربع ) گویند. در ریاضی مستطیل را با r نشان می دهند.
یک مستطیل علاوه بر تمام خواص یک متوازی الأضلاع خواص زیر را دارد:
• در مستطیل قطرها با هم برابرند.
• همهٔ مستطیل ها دایره محیطی دارند.
• در مستطیل تمامی زوایا برابرند.
• مجموع زوایای داخلی مستطیل، ۳۶۰ درجه است.
• دارای دو محور تقارن است.
قطرها محور تقارن نیستند.
• قطرها همدیگر را نصف می کنند
• مساحت مستطیل از فرمول a*b حاصل می گردد
• محیط مستطیل از فرمول ذیل حاصل می گردد ( a+b ) 2
• ضلع های روبرو باهم موازی اند
عکس مستطیلعکس مستطیلعکس مستطیل
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

مُستَطیل (rectangle)
مُستَطیل
چهارضلعی مسطحی با دو ضلعمقابلِ موازیو برابر، و چهار زاویۀ، و ضلع بزرگ تر و اندازۀ آن را طولمی گویند. مساحتمستطیل برابر با حاصل ضربطول و عرض آن است. قطرهای مستطیل برابرند و یکدیگر را نصف می کنند. مستطیلی که هر چهارضلعش برابر باشند، مربعاست. مستطیل حالت خاصی از متوازی الاضلاعاست.

مترادف ها

oblong (صفت)
کشیده، دوک مانند، دراز، مستطیل

rectangular (صفت)
مستطیل، راست گوشه، مستطیلی، قائم الزاویه، بشکل راست گوشه

فارسی به عربی

مستطیل

پیشنهاد کاربران

مستطیل: کَرته؛ کَرتَک؛ کَرت سان
از آن رو که مستطیل و کرت هر دو ۴گوش اند و چهار برِشان دو به دو برابرند کرته و کرتک و کرت سان بسیار درخورند به ویژه آن که دوبخشی هم هستند:
کرته>>کرت ه
کرتک>>کرت ک
کرت سان>>کرت سان
ببالا
( اِ ) مستطیل. ( از التفهیم بیرونی ) .
همه ی چهار ضلعی ها را میتوان 《چاربر》 یا《 چارگوش》نامید و زیر گونه های آن بگونه زیر نام نهاد:
مربع = جورچاری ( jurchāri ) یا کوتاه شده آن《چاری》 را نیز میتوان بکار برد
مستطیل = درازچاری ( derāzchāri )
...
[مشاهده متن کامل]

ذوزنقه= زنخسان
لوزی = لوزی ( پارسی است )
متوازی الاضلاع = دونوریبان ( donoribān ) و کوتاه شده آن 《 نوریبان》 را هم میتوان بکار برد ، که در آن نوریب ( نا اوریب ) به چم موازی گرفته شده است .

اشکال هندسی:
circle = دایره
ellipse = بیضی
square = مربع
rectangle = مستطیل
rectangular prism / cuboid = مکعب مستطیل
triangle = مثلث
right triangle / right - angled triangle = مثلث قائم الزاویه
...
[مشاهده متن کامل]

scalene triangle = مثلث مختلف الاضلاع
isosceles triangle = مثلث متساوی الساقین
equilateral triangle = مثلث متساوی الاضلاع
rhombus = لوزی
parallelogram = متوازی الاضلاع
trapezium / trapezoid = ذوزنقه
cube = مکعب
cone = مخروط
cylinder = استوانه
prism = منشور
pyramid = هرم
sphere = کُره
polygon = چند ضلعی
regular polygon = چند ضلعی منتظم
pentagon = پنج ضلعی
hexagon = شش ضلعی
heptagon = هفت ضلعی
octagon = هشت ضلعی
nonagon = نه ضلعی
decagon = ده ضلعی

مستطیل معادل کردی ش میشه 《 لاکیش 》
《 لاکیش 》 به گلیم یا فرشی یا پارچه ای گفته میشود که طول آن بزرگ تر و عرض کوچکی دارد و ۴ زاویه آن ۹۰ درجه و دو به دو موازی هستند
منبع ؛ زبان کردی جاف
می توان به جای مستطیل، از واژه پارسی "کَرت" بهره گرفت.
کرت، زمینی ست چهارگوش و در بیشتر جاها، مستطیل شکل و برای کشاورزی.
با کمی آسانگیری، می توان از این واژه کوتاه و معنارسان بجای واژه بیگانه و پرهجای مستطیل بهره برد.
کرت و یا کرتیس،
کرتیس: کرت - دیس= کرت شکل یا مستطیل
چهارگوش است.
وشبیه مربع است اما ازمربع بزرگ تراست.
وجزواشکال هندسی هست. 🚎🖥📙شبیه اتوبوس یا تلویزیون وکتاب است 📝یا برگه
شکلی که چهار گوش دارد و شبیه مربع است .
ولی از مربع بزرگ تر است .
و جزو اشکال هندسی هست.

مستطیل:گسترده ،
نور آفتاب مستطیل: نور گسترده ی آفتاب
( ( خود نباشد آفتابی را دلیل
جز که نور آفتاب مستطیل ) )
( مثنوی مولوی ، دفتر 3 ، محمد استعلامی ، چاپ اول 1363، ص 382 )

چهار گوش ، چهار گوش راست ، چهار سوی راست ، چهار بر راست ، چهار لبه راست
این واژه اربی است و پارسی آن اینهاست:
یواو yavãv ( پشتو: یواوردخندی )
چاتوراس ĉãturãs ( سنسکریت: چَتورَسرَ ĉaturasra )
دریژوک drižuk ( کردی: دریژوکه drižuka )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس