نرمال

/normAl/

مترادف نرمال: طبیعی، عادی، معمولی

برابر پارسی: هنجار، بهنجار، به هنجار

لغت نامه دهخدا

نرمال. [ ن ُ ] ( فرانسوی ، ص ) به هنجار. طبیعی. عادی. معمولی. ( لغات فرهنگستان ).

فرهنگ فارسی

مطابق قاعده، به طریق وروش معین، بهنجار
( صفت ) معمولی عادی .توضیح احترازاز استعمال این کلمه بیگانه اولی است .

فرهنگ معین

(نُ ) [ فر. ] (ص . ) طبیعی ، عادی .

فرهنگ عمید

۱. به طریق و روش معمول.
۲. به هنجار، طبیعی.

واژه نامه بختیاریکا

به دزِّه؛ به دم ( به دماق )

دانشنامه عمومی

نرمال (هندسه). در هندسه، یک نرمال یک خط، پرتو یا بردار است که عمود بر یک شیء معین است. به عنوان مثال، در دو بعد، خط نرمال به یک منحنی در یک نقطه معین، خط عمود بر خط مماس بر منحنی در همان نقطه است. یک بردار نرمال ممکن است طولی معادل یک واحد ( بردار واحد ) داشته باشد یا طول آن می تواند انحنای جسم ( بردار انحنایی ) باشد. نشان جبری آن ممکن است جهت را نیز مشخص کند ( داخلی یا خارجی ) .
در سه بعد، یک نرمال سطح یا به طور ساده تر نرمال به یک سطح در نقطه P , یک بردار عمود بر صفحه مماس بر آن سطح در نقطه P است. کلمه «نرمال» نیز به عنوان یک صفت استفاده می شود. مفهوم نرمال بودن به تعامد ( زاویه های قائمه ) تعمیم می یابد. [ ۱]
عکس نرمال (هندسه)عکس نرمال (هندسه)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

قریب ، نزدیک ، نرمال
به معنی هنجار - به هنجار - عادی هست. واژه ای انگلیسی هست.
Nation یا به پارسی نَهِش Nahesh ( ع: مِلَّت )
هم ریشه با Nature یا به پارسی نَهاد Nahaad ( ع: طَبیعَت )
هر دو از ریشه پروا - هندو - اروپایی *gene - که در پارسی معنی زادَن Zaadan و زیستَن Zistan دارند.
...
[مشاهده متن کامل]

اگر پسوند صفت ساز انگلیسی و پارسی - ال بگیرند میشوند ( همچون در گُودال، پوشال، گِردال، چَنگال و. . . )
نَشنال یا نَهِشال ( National, Naheshaal ) ( ع: مِلّی )
نَچرال یا نَهادال ( Natural, Nahaadaal ) ( ع: طَبیعی )
و پیشوند اینتِر - یا اَندَر - به معنی ( مینو، meaning ) در میان به نشنال بیفزاییم میشود اینتِرنَشنال، اَندَرنَهِشال ( International, Andarnaheshaal ) ( ع: بِین ُالمِلَّلی )

normal

بپرس