تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

پیشین، قبلی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

به داداش کوچیکت سخت نگیر ( منظور باهاش با ملایمت رفتار کن ) Go easy on your little brother

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

با ملایمت رفتار کردن ، سخت نگرفتن ، زیاده روی نکردن ، خودداری کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

فریاد زدن ، داد زدن ، جیغ و هورا کشیدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

تفکیک

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

معنی پیش فرض نادرسته ! در فیزیک به معنی " جایگزیده " است. به معنی اینه که چیزی در یک محدوده ی خاص محصور و محدود باشد .

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

تقدیم به تو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

شکافتنی ، شکافت پذیر. در فیزیک هسته ای ، به ایزوتوپی گفته می شود که شکافت پذیر است و میتواند در برخورد با نوترون شکافته شود و در زنجیره ی واپاشی قر ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

در فیزیک نجوم و کیهان شناسی به معنی " همراه " است . بطور مثال comoving distance به معنی فاصله ی همراه است.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

مخفف کلمه ی area of effect هست، به معنی منطقه ی تحت تاثیر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

رشد ، توسعه یا بسط چیزی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

معادل فارسی : باد آورده را باد می برد. آنچه به سادگی می آید به سادگی می رود. مثال: When you earn money ( or other things ) easily, you will lose ...

پیشنهاد
١٦

سرِ زبان بودن ، نوک زبان بودن . . .

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

ترجمه ی تحت الفظی این عبارت درست نیست. این یه اصطلاحه به معنی اینکه : حرف حرفه خودمه ! حرف دیگران را نپذیرفتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥

DPS در بازی های کامپیوتری مخفف میزان اسیب ، تخریب یا ضربه در ثانیه، DPS = Damage Per Second

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

وایسا و با من روبرو شو ، وایسا و با من مقابله کن، ( معنی عامیانه : اگه مردی وایسا ) ! عبارتیه که بیشتر برای به مبارزه کشیدن دیگری استفاده میشه !

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

چسبیدن سریع به سطح یا ماده، اعتقاد و تقید به چیزی یا اصلی، از نزدیک دنبال کردن، یا نمایش دادن یامشاهده کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

این عبارت یک اصطلاح است به معنی : فضولی موقوف ، فضولی اش به تو نیامده.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

سرواژه یا کوتاه شده ی لغت Asynchronous به معنی " ناهمزمانی" ، "همزمان نبودن" است.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

در فیزیک : چهار قطبی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

طغیان گر، شورشی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

اندازه گیری زمان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

داده برداری، داده گیری، فرآیند نمونه گیری از سیگنال

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

همانطور که به نظر میرسد ، همانطور که مشاهده میشود

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

در فیزیک به معنی " پس پراکندگی " است !

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مختصات همراه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فضولی اش به تو نیامده، فضولی موقوف

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

این کلمه یک قید است به معنی ( کیفیت رنگ مستقل از روشنایی )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در فیزیک : هشت قطبی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

در فیزیک به معنی " تفکیک زمانی" است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

از اصطلاحات مرسوم و رایج بین مردم هست و به معنی : " از آبِ گِل آلود ماهی گرفتنه"

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

در ریاضی و فیزیک به معنای ( ابر پوسته ) است. خوانش صحیح ( abar posteh )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

( در فیزیک ) برهم نهی

پیشنهاد
٧

being inquisitive about other people's affairs may get you into trouble

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

در فیزیک : شش قطبی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

در فیزیک شتابدهنده ها به معنی : تصحیح میدان ، جبران میدان

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

اپتیک پرتو های خطی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

در کیهان شناسی به معنی " فاصله ی همراه " است.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

در ریاضی و فیزیک به معنای ( ابر سطح ) است. خوانش صحیح ( abar sath ) .

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

non of your jaw , non of your cheek , non of your concern

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

فضولی موقوف، فضولی اش به تو نیامده !

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

تولیو لوی چیویتا ( ریاضی دان ایتالیایی ) - نماد لوی چیویتا که در ریاضی با اپسیلون ان را نمایش میدهند، یک شبه تانسور همسانگرد است که برای سهولت در محا ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

تلفظ درست ان لانجوین است! پل لانجوین ( فیزیک دان فرانسوی ) که کارهای زیادی در زمینه ی ریاضی و فیزیک انجام داد. از جلمه ی انها : تابع لانجوین و دینامی ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

در فیزیک به معنی " ضریب انباشت " هستش !

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

محتمل ترین ، بیشترین احتمال

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

این یه اصطلاحه و زمانی ازش استفاده میشه که شما به زودی به چیزی دست پیدا میکنید یا بزودی برای شما اتفاق می افته! به معنی در مسیر چیزی بودن ! برای مثال ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

The dereference operator or indirection operator, sometimes denoted by "*", is a unary operator found in C - like languages that include pointer vari ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

برگردان این عبارت در کتاب های دانشگاهی عبارت "همیوغ مختلط" هست.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

( mathematics ) : The inversion of a convolution equation; does not normally have unique solution

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

containing as part of the whole being considered