تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان اسم توصیفی ، میشه "کاسبکارانه" و "سوداگرانه"

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

اگر fly برای ضربه زدن به توپ بیسبال استفاده شود ، دیگر از قوانین افعال بی قاعده پیروی نمیکند. به عبارت دیگر ، صرف فعل به شکل fly/flied/flied در می آ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

محترم شمردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

ترجیح میدم ( سلیقه ) ترجمه اش کنم مخصوصا وقتی چنین عبارتی می بینم:it is in line with my aesthetics

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

استخوان لامی، تنها استخوان بدن است که به هیچ استخوان دیگری متصل نیست

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

جوز هندی ( نوعی ادویه )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Ohio DUI offenders must use yellow license plates. ( DUI: Driving Under the Influence ) ترجمه: متخلفین رانندگی تحت تأثیر دارو و الکل در اوهایو ، م ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

به بچه خرگوش هم kitten می گویند.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

ملالت بار کور کننده ی ذوق و علاقه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Deadening

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱. اگر در مورد فرد استفاده بشه، به معنای گمراه شدن اخلاقی یا سرگردان شدن در یک موقعیت مکانی هست. هردو معنی درسته و بستگی به متن داره. ۲. اگر در مور ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایراد ضرب و جرح ( منتهی به نقص عضو )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جلسه آشنایی و معارفه در شرکت ها و موسسات و همچنین کلاس های درسی، اولین جلسه به توضیح روند کاری و یک سری جزئیات مربوط به آن، اختصاص می یابد. به این ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح load - shedding یعنی قطع کردن موضعی برق در برخی مناطق برای کم کردن فشار وارده بر سیستم توزیع برق کشور این حرکت، در کشور آفریقای جنوبی رایج اس ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٣

blog مخفف weblog هست که معادل فارسی آن ، وب نوشت می باشد. ( این کلمه قبلا با معادل فارسی تارنما نیز شناخته میشد که فرهنگستان ادب و زبان فارسی ، این ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

برای معنیِ " در نظر کرفتن = consider = look on ) ، به گمانم میشه جمله ی زیر را مثال زد : Although the meeting was difficult, I tried to look on the ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال : Health conditions, like illnesses, injuries and impairments, affect our ability to function or enjoy life.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

به نظرم میشه "تیکه انداختن" هم ترجمش کرد تو رمان winners stand alone با متن زیر روبرو شدم: She decided to get a dig in at the girls at the next tab ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مبحث آزمون سازی ، معادل reliability می باشد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکل جمع این کلمه ، cognoscenti می باشد و به معنی متخصص آثار هنری و قیمتی هست.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

fluffed line دیالوگ اشتباه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

To be game for anything پایه بودن برای هر چیزی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

به معنای آدم گردن کلفت و پرنفوذ در یک حوزه ی کاری هست. این اصطلاح با یک سری شغل ها بیشتر می آید که چند تایش را می نویسم: Business Fashion Media Newsp ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنای در پشت سر چشم داشتن یا آگاه بودن از آنچه که در بخش های مختلف کلاس می گذرد [کتاب مدیریت کلاس در دبیرستان]

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Best - selling = Hit

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

When my father was admitted to the bar, he returned to Maycomb معنی : وقتی پدرم جواز وکالت گرفت، به می کامب بازگشت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Probing someone/something to touch or reach into ( something ) by using your finger, a long tool, etc. , in order to see or find something مثال : T ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به جنب و جوش افتادن مثال : He had noticed that, as soon as he awoke, most of his animals also began to stir

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دولت ترکمنستان توسط سازمان گزارشگران بدون مرز ، به عنوان یکی از دشمنان اینترنت معرفی شده است فیلترینگ و سانسورشیپ در این کشور به شدت شدید بوده و حتی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ambiguously وقتی میخواهید غیر مستقیم حرفی را بزنید ، میتوانید از این قید استفاده کنید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Primary legislation generally consists of statutes, also known as 'acts', that set out broad outlines and principles, but delegate specific authority ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Delegated legislation or secondary legislation is� law created by ministers ( or other bodies ) under powers given to them by an Act of Parliament. I ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

"POST" مخفف Power On Self Test هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه در کتاب "موش و گربه" از شیخ بهایی ، به معنای گربه آمده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در مثال زیر معنی "سیستم فکری" میدهد : The entire edifice of education is constructed on the foundation that teaching can contribute to accelerated a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تحصیل خودخوان که در پیام نور وجود دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این کلمه در سیستم آموزشی آمریکا ، چنین معنی ای میدهد: A social organization for college men. Many fraternities operate their own houses where member ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

First generation �refers to students who are the first in their families to attend college or whose parents didn’t complete a college degree. Many sc ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

تعریفش میشود این : An academic� mentor� who guides your student through their degree. Advisors assist with course registration, make sure your studen ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Offset در صورت به کارگیری به عنوان صفت ، میتواند معنی "کج" دهد. مثال : The Spotify icon is just a tiny bit offset

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال: Nora was pretty certain her brother knew Friday was her day off ( and still didn't notify her ) . The fact prodded her from inside کتاب The Mi ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

self - contained وقتی از "خانه مستقل" صحبت میکنیم ، باید از این صفت استفاده کنیم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

با سرچ هایی که انجام دادم، نتیجه گرفتم که low table را معادل coffe table درنظر میگیرند. درواقع low table همون "میز عسلی" یا "میز جلومبلی" خودمونه. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

استفاده از کلمه con​trib​u​tor در جای مناسب، میتونه متن تان را زیباتر کنه مثلا One of the con​trib​u​tors to . . . . is

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

"شناساگر" مثل شناساگر های اسید و باز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

شناساگرها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

در مقالات زیست شناسی Consensus sequence ، معنی "توالی توافقی" میدهد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در مقالات زیست شناسی میتواند معانی زیر را بدهد: فزون سازی ، افزایش ، بسط ، تقویت ، تکثیر مخصوصا "تکثیر"

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اگر اشتباه نکنم ، محراق آینه همان کانون آینه است البته بچه های رشته های فنی باید بهتر بلد باشند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایجاد کردن ، develop مثال: But putting out a new clothing line is risky, as it takes a lot of money to produce and promote. کتاب active 3