Angel - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

shooting star: ستاره دنباله دار

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

roiling: رجوع شود به roil متلاطم و آشفته

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fletching: پر انتهایی تیرِ تیر و کمان

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pretenses: ظاهرسازی هایِ دروغین

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chauvinistic: displaying excessive or prejudiced ...

٢ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

عزیز اینو که بدون پرسیدن هم توی هم ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rudderless: بی سکان، بدون هادی ( رجوع شود به r ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

combo: ترکیب ( Combo is short for Combinat ...

٣ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

برخی از اصطلاحات رو به سادگی میتون ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sturdier: محکم تر، قویتر

٣ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٤ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

holler at: دیدن، ملاقات بادیگری، صحبت کردن

٤ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spit: رپ خوندن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spit: رپ خوندن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

straight off the boat: وارداتی مستقیم، از آب گذشته، اونورآ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

quayside: کنار اسکله

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

obsession: دلبستگی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

obsession: دلبستگی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

britch: ( عامیانه ) رجوع شود به: breeches

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

paiute: نام قبیله ای در جنوب غربی آمریکا ( ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

throes: ( in the throes of something ) ، در ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tighty whiteys: شرتک کوچولوی سفید، ( نوعی شرت )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inspiration: ایده گرفتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inspiration: ایده گرفتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stalker: کسیکه برای مدتی مشخص دنبال کسی میوف ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

stalker: کسیکه برای مدتی مشخص دنبال کسی میوف ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

riddle: کنایه، باکنایه حرف زدن ( talk/speak ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

riddle: کنایه، باکنایه حرف زدن ( talk/speak ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

widely: به گستردگی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

widely: به گستردگی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

comprise: ماده تشکیل دهنده، ترکیبات

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comprise: ماده تشکیل دهنده، ترکیبات

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lolium perenne: {تخصصی خاک شناسی} ( Lolium perenne ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

phlogopite: فلوگوپیت ( از خانواده ی میکا )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pidge: بچه کبوتر

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

squeez off the round: قسر در رفتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

regal: سرگرم کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

the last straw: ضربه ی آخر، مشکلی که بعد از مشکلات ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the last straw: ضربه ی آخر، مشکلی که بعد از مشکلات ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

set up: پروسه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dispense: صرفنظر یا حذف کردن به دلیل کم ضرورت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dispense: صرفنظر یا حذف کردن به دلیل کم ضرورت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dispense: رجوع شود به dispense with

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

phytosiderophore: فیتوسیدرفور

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

handle: از پس چیزی بر آمدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

handle: از پس چیزی بر آمدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hitchhike: سواری ( رفتن از جایی به جای دیگر ) ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

benedict: عسلی ( eggs benedict ) تخم مرغ عسلی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

benedict: عسلی ( eggs benedict ) تخم مرغ عسلی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cornucopia: مقدار زیادی از چیز های خوب ( litera ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cornucopia: مقدار زیادی از چیز های خوب ( litera ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

biblical: بسیار بزرگ و حماسی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

biblical: بسیار بزرگ و حماسی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pump up: افزایش هیجان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pump up: افزایش هیجان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

screenwriter: نویسنده ی فیلم، ( کسی که نقش ها و ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stoner: کسی که گاهی ماری جوانا میکشد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stoner: کسی که گاهی ماری جوانا میکشد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set up: ساختگی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stroke of genius: ایده ی عالی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stroke of genius: ایده ی عالی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drive by: drive - by shooting/killing:موقعیتی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sink in: توپ را در سبد انداختن در بازی هایی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rub in: یادآوریِ موضوعی که تلاش برای فراموش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rub in: یادآوریِ موضوعی که تلاش برای فراموش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

goofball: احمق/کودن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

goofball: احمق/کودن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

revolve around: شامل مفهوم یا چیزی شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

revolve around: شامل مفهوم یا چیزی شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

virtually: مجازاً

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

competency: توانش/توان ( انجام ) داشتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

competency: توانش/توان ( انجام ) داشتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

traditionally: درگذشته

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

letterman jacket: رجوع شود به letterman

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

begrudge: عصبانی شدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

putty in your hands: به راحتی تحت کنترل کسی بودن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buttwad: کودن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slammed: کلی کار انباشته رو هم داشتن و مضطرب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

slammed: کلی کار انباشته رو هم داشتن و مضطرب ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chuk e cheese: پیتزایی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jump your bones: درخواست/تلاش برای برقراریِ رابطه جن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

timex: نوعی ساعت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bail out: فلنگ رو بستن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

booty call: تماس/درخواست شبانه برای رابطه مخفیا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

booty call: تماس/درخواست شبانه برای رابطه مخفیا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trifecta: سه عمل/بُرد پیاپی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trifecta: سه عمل/بُرد پیاپی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prelim: مقدمات/مقدماتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adulterer: کسی که ازدواج کرده و رابطه غیرمشروع ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tinder: یک شبکه اجتماعی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tinder: یک شبکه اجتماعی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

combo: ترکیب ( Combo is short for Combinat ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

combo: ترکیب ( Combo is short for Combinat ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

armpit: هرمکانِ ناخواسته ای

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tootsies: انگشتان پا

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

off the grid: بدونِ ارتباط اینترنتی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exfil: also exfiltration or Extraction

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exfil: also exfiltration or Extraction

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bolo: مخفف"Be On Look Out" به معنای در دی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bolo: مخفف"Be On Look Out" به معنای در دی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

PD: مخفف"Police Department" به معنای بخ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

PD: مخفف"Police Department" به معنای بخ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pulling ranks: استفاده از نشان ( شأن و جایگاه ) وا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

b and e: break and enter به معنای ورودِ غیرق ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

waffle house: نام یک رستوران

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tased: شوک خورده با taser

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lojack: نامِ یک برند از ردیابِ ماشین

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

en fuego: ( اسپانیایی ) به معنای درحالِ سوختن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gigantor: نره غول/گنده بک

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

averting: پیشگیری

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hombre: رفیق، مَرد، ( dude/homie/man/homebo ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hombre: رفیق، مَرد، ( dude/homie/man/homebo ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

darpa: The Defense Advanced Research Proje ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

smelting: گداختن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smelting: گداختن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shooting star: ستاره دنباله دار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shooting star: ستاره دنباله دار

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

co: correctional officer:C. O.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

BS: Bull Shit ( چرندیات/مزخرف )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

CI: confidential informant ( خبر چینِ م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

toughen up: قوی شدن/جدی شدن و جدی برخورد کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tire iron: آچار چرخ

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tire iron: آچار چرخ

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ocd: Organized Crime Division ( بخش جرائ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

when the pigs fly: هیچوقت، تو خواب ببینی، وقتِ گلِ نِی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cohete: ( خودمانی شیکاگو/لاتین ) به معنایِ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wannabe: پوزر، مقلِّد، کسی که رفتارِ دیگری ر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wannabe: پوزر، مقلِّد، کسی که رفتارِ دیگری ر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cpd: Columbus Police Department

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

aka: Also Known As

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tsa: Transportation Security Agency ( آژ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

burner: موقت ( مثلاً گوشیِ موقتburner phone ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

burner: موقت ( مثلاً گوشیِ موقتburner phone ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

antifa: مخفف چپ گراهایِ مبارز

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vin: Vehicle Id Number ( شماره شناسه یِ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vin: Vehicle Id Number ( شماره شناسه یِ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

beef: دعوا یا لجبازی با کسی داشتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

OS: Baltimore Orioles Baseball team

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intel: information of military or politica ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

intel: information of military or politica ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dhs: ( US GOVERNMENT ) Department of Hom ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

quincea�era: کویینسس ( به لاتین: Quincea�era ) ( ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

juvie: Juvenile hall; children's prison - ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

juvie: Juvenile hall; children's prison - ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bueno: Yes or affirmative - - - - - - بله، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hummer: نوعی ماشین بزرگ برایِ پیمودنِ مسیر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hummer: نوعی ماشین بزرگ برایِ پیمودنِ مسیر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

atf: The Federal Bureau of Alcohol, Toba ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atf: The Federal Bureau of Alcohol, Toba ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gsw: Gun Shot Wound ( زخم گلوله )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tod: Transfer On Death ( مُردن )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

IAD: International Affairs Directorate ( ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disciples: هوادارانِ وست ساید ( بخش غربی )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pendejo: ( اسپانیایی ) احمق، کودن، نفهم

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

feds: ( خودمانی ) فدرالی ها، پلیس ها

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feds: ( خودمانی ) فدرالی ها، پلیس ها

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mozel: تبریک، ، ، موفق باشید

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cfd: Chicago Fire Department ( بخشِ آتش ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ridah: گنگستری ( یا تبهکار یا خلافکار ) که ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ridah: گنگستری ( یا تبهکار یا خلافکار ) که ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knock yourself out: ادامه بده، انجامش بده ( go for it )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

knock yourself out: ادامه بده، انجامش بده ( go for it )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cut and dry: کارِ تمیز ( انجام شده ) ، با برنامه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rv: Recreational vehicle

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rv: Recreational vehicle

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

oap: Old Age Pensioner ( باز نشسته یِ مس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oap: Old Age Pensioner ( باز نشسته یِ مس ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buenos d as: روز خوش ( اسپانیایی )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

por favor: لطفاً، خواهش میکنم، ، ، ( please )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

por favor: لطفاً، خواهش میکنم، ، ، ( please )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no es bueno: خوب نیست، ( no good ) ( that sucks ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

venite tutti: همه بیایید

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disgrazia: disgrace ( مفتضح )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

copa: CIVILIAN OFFICE OF POLICE ACCOUNTAB ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

joint: رستوران، بار یا کلابِ کوچک و ارزان ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

attagirl: تبریک و تقدیر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attagirl: تبریک و تقدیر

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

folkloric: مربوط به معتقدات واداب ورسوم قدیمی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

lame: خسته کننده

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

PC: police constable. افسر پلیس ( درجه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disgusting: مشمئز کننده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

germophobe: a person with an extreme fear of ge ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dominate: تسلط یافتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dominate: تسلط یافتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unscheduled: خارج از برنامه ریزی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

debate: جر و بحث کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

possimpible: When you go beyond the possible and ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sturdier: محکم تر، قویتر

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

callously: با بی رحمی، بی رحمانه، نامحترمانه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dockworker: کارگرِ اسکله یا لنگرگاه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dockworker: کارگرِ اسکله یا لنگرگاه

٤ ماه پیش

مدال‌های Angel