تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

وابستگی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

Organized Crime Division ( بخش جرائم سازمان یافته )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

کسی که ازدواج کرده و رابطه غیرمشروع داره

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

دیدن، ملاقات بادیگری، صحبت کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Short form of "internet etiquette شکل کوتاه شده ی internet etiquette که همانطور که دوستان گفتند میشه آداب اینترنتی یا آداب معاشرت اینترنتی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

شرتک کوچولوی سفید، ( نوعی شرت )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

لکه دار شده، کثیف گذشته sully رجوع شود به sully

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

( in the throes of something ) ، درموقعیت خیلی سختی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

In Central European folklore, Krampus is a horned, anthropomorphic figure described as "half - goat, half - demon", who, during the Christmas season, ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

هرمکانِ ناخواسته ای

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

هیچوقت، تو خواب ببینی، وقتِ گلِ نِی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

مخفف چپ گراهایِ مبارز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

نوعی دارویِ مسکن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

International Affairs Directorate ( هیئت مدیره یِ امور بین الملل )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

رقابت ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

( خودمانی ) یک کیلومتر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Political Science علم سیاست ، علمی سیاسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

Transportation Security Agency ( آژانسِ امنیتِ حمل و نقل )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

Chicago Fire Department ( بخشِ آتش نشانیِ شیکاگو )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

واکنش بد : )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

confidential informant ( خبر چینِ محرمانه )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

حق داشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

Yes or affirmative - - - - - - بله، حرفِ تأیید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کارِ تمیز ( انجام شده ) ، با برنامه ریزی انجام شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

oxycodone ( فارسیش میشه اکسی کدئین اگه اشتباه نکنم ) اسم یه دارو شبیه به مورفین هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

منحرف معنای صحیح این لغت چیزی هست که Mahdi بهش اشاره کرده. در واقع این کلمه به معنای منحرف هست که کلمه انگلیسی pervert حق مطلب رو به نظرم در مورد مف ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

مقدمات/مقدماتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

/ʃvɪts/ اسم : سونا یا حمام بخار فعل : عرق کردن مثال : I'm already schvitzing like crazy here. Let's call it a night همین الانم کلی عرق کردم. بیا امش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نوعی سوپ نودل ژاپنی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

به راحتی تحت کنترل کسی بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

The Defense Advanced Research Projects Agency

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

چراغهایِ عقب ماشین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

نوعی سرویسِ پیکِ رستوران

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

نوعی غذای برزیلی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

جمع delegate / مراجعه شود به delegate

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Ostentatious dress or behaviour employed by a man in an attempt to impress women میشه گفت خودنمایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

( اسپانیایی ) cousin بمعنای پسرعمو یا دختر عمو و. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

well - formed formula [در منطق گزاره ای و استنتاجی] فرمول یا گزاره یِ خوش فرم یا ساده شده، گزاره ای که با حروف و نمادهای منطق گزاره ای نشان داده میشود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

رجوع شود به hurtle

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

Transfer On Death ( مُردن )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

Terrorism Act0 ( واحدِ تروریسم )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

general population of inmates زندانی های عمومی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نسخه پیش از تجاری سازی، نسخه پیش از فروش یا قبل مارکت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

دیدم یه نفر اون اول نوشته گوگل سازنده پرکاربردترین سیستم عامل موبایل جهان اندروید. برادر من در مورد چیزی که اطلاعاتی نداری یا اطلاعات کافی نداری نظر ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

کنار اسکله

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

[کامپیوتر] نظارت بیشتر دلالت بر اعطای دسترسی از طریق نظارت و بررسی دارد. اما بطور کلی میتوان کلمه "نظارت" را معادل فارسی مناسبی برای این کلمه دانست. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در بعضی جاها با توجه به محتوای متن میتوان بمعنای "ممیزی" نیز ترجمه شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قابلیت نظارت، نظارت پذیری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

نامِ یک برند از ردیابِ ماشین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

درخواست/تلاش برای برقراریِ رابطه جنسی