تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٤٣

کسیکه برای مدتی مشخص دنبال کسی میوفتد و او را دید میزند، تعقیب کننده، فضول، مفتش

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩٨

از پس چیزی بر آمدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١٢

manipulate ( someone ) by psychological means into doubting their own sanity بازی دادنِ روح و روانِ یک شخص بطوری که به عقلانیت خودش شک کند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩٠

سیاره در واقع planet هستش و نباید با کلمه یِ plant اشتباه گرفته بشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٨

زیادی فکر کردن به چیزی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

دعوا یا لجبازی با کسی داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

درمانده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

دلبستگی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦١

Also Known As

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

صرفنظر یا حذف کردن به دلیل کم ضرورتی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

خسته کننده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

information of military or political value. اطلاعات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

ستاره دنباله دار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

چیزی شبیه همون "اتل متل توتوله" خودمونه هر کلمه به یک نفر اشاره میکنه و کلمه یِ moe آخر به هرکی افتاد همون انتخاب میشه شعر کاملش اینه: Eeny, meeny, m ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

ترکیب ( Combo is short for Combination )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

پوزر، مقلِّد، کسی که رفتارِ دیگری را تقلید میکند، مقلِّدِ تازه کار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

( غیررسمی ) احوالات روحی و ذهنیِ یک شخص، افکارِ یک شخص

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

کسی که گاهی ماری جوانا میکشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

Bull Shit ( چرندیات/مزخرف )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

اعصاب خورد کن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

درگذشته

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

ایده گرفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

فلنگ رو بستن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

پروسه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

رستوران، بار یا کلابِ کوچک و ارزان قیمت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

کلی کار انباشته رو هم داشتن و مضطرب بودن از این بابت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

زیورآلاتِ گران قیمت، آویز

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

ضربه ی آخر، مشکلی که بعد از مشکلات بسیار باعث ناامیدی و زدن ضربه آخر میشود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

( شمالِ آمریکا ) محله، جاده اصلی یا جاده ای اصلی از شهر که به بیرون از شهر هدایت میکند و در کناره هایِ آن مغازه هایِ متعدد ( یا ساختمان های دیگر ) وج ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

به گستردگی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

موقت ( مثلاً گوشیِ موقتburner phone )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

سواری ( رفتن از جایی به جای دیگر ) با ماشین های عبوری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

خواسته ها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

بی عرضه/مترداف nerd

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

INFORMAL a boring or tiresome person or thing. مزخرف، خسته کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

زندانی کردن، نگه داشتن، نگهداری ( شخص یا حیوان ) در فضایی کوچک بمدت طولانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

مقاصد، نیات ( نیت ها )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

تماس گرفتن با یک شخص : get ahold of someone دسترسی به یک چیز : get ahold of something

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

مشمئز کننده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

جر و بحث کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

a rash of round, red welts on the skin that itch intensely, sometimes with dangerous swelling, caused by an allergic reaction, typically to specific ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مجازاً

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

افزایش هیجان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

مخفف"Police Department" به معنای بخشِ پلیس

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ادامه بده، انجامش بده ( go for it )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

گنگستری ( یا تبهکار یا خلافکار ) که خیلی بزرگه و توسطِّ عده یِ زیادی قابل احترامه و هرکاری میکنه، گنده لات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

حقه بازی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

یک شبکه اجتماعی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

تماس/درخواست شبانه برای رابطه مخفیانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

mentally prepare ( oneself ) to do or face something difficult آماده سازیِ ذهنی و روحی برایِ رویارویی با یه چیز سخت میشه یه جورایی گفت تسلی خاطر دادن ...