پیشنهاد‌های آرش جلیل خبازی (١٠٣)

بازدید
٣٧
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٦

بعنوان اسم: 1 - خوشخویی، نزاکت 2 - حسن نیت بعنوان صفت: 1 - رایگان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

وضعیت بغرنج ( معمولا با of همراه است. )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

استقبال

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

وابستگی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

in vain: بطور بی نتیجه/بیهوده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

بومی، محلی native, aborginal

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

اگه بدنبال این کلمه of بیاد، بمعنی مقدار بسیار زیاد هست. a large number or amount or extent sight of blood

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

ضوابط

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

در پی داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

نحیف، ضعیف، شکننده، ضعیف النفس، سست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

دوستان دقت کنید prerequisite به معنای پیشنیاز هست! معنی بهتر میتونه " پیش شرط" باشه.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

خ*** مالی کردن : )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

توبه کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

شفاف سازی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

1 - خوره ( جنسی، وسواسی، علاقه و . . . ) 2 - اشیاء یا موجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده و موردپرستش قرارمی گرفتند!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

عطش کسی را تیز کردن - نوعی آزار دادن شدید و سادیسمیک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

لباس حوله ای حمام

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

a period of indeterminate length ( usually short ) marked by some action or condition دوره زمانی کوتاه ولی نامشخص

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Efficacy is a more formal way to say effectiveness.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

1 - زننده و غم انگیز ( احساساتی ) 2 - زننده و ترسناک 3 - زردمایل به قرمز 4 - کم رنگ و پریده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

فاحش ( تداعی منفی و بد )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

توخالی، پوچ ( قول و . . . ) چرب زبان، سلیس و روان، دارای چرب زبانی سطحی ( پاسخ و . . . )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

محتاط و باتدبیر ( انه ) =! imprudent

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

تبحر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اوج، به اوج رسیدن/رساندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٩

ترکی معادلش میشه : آچیخ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دارای سخت کوشی و دقت زیاد - سخت کوش و دقیق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

under the aegis of: تحت حمایت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

قیامت، جهنم مثلا وقتی میگیم چه قیامتی/جهنمی شده اونجا!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

خوشبختی، سعادت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

overawe بیم زده کردن، هراساندن، ترساندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

hurl back = به عقب راندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

شور و شوق gusto

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ارتباط، رابطه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

طرز رفتار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

معانی درست اینان دوستان: کاری را خراب کردن، گند زدن گندکاری، خرابکاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

گرد آمدن assemble, forgather, gather

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

خونگرم و خوشرو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

مورد عزت و احترام قرار دادن، تقدیس کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

این فعل میتونه بعنوان "به توافق رسیدن" هم بکار بره.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

بدعنق و دلگیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

کوچولو موچولو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

ژولیده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

The word enunciate is related to the Latin words for both "announce" and "messenger. " So most likely those ancient Romans who created the word wante ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

یادگاری از گذشته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

having been expected or needed for a long time

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

بروز دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

رابط رابطه نامشروع affair, amour, intimacy, involvement

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

وضع اضطراری، حالت فوق العاده اضطرار، ضرورت احتیاجات حیاتی، الزامات اساسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

شتابزده - باشتابزدگی باشدت forceful